پایگاه خبری - تحلیلی
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
۴۳ ماه پس‌انداز برای خرید پراید!

۴۳ ماه پس‌انداز برای خرید پراید!
 

بهار نوشت: خرید این خودرو مخصوصا برای کارگرانی که حداقل حقوق کارگری را دریافت می‌کنند یا کسانی مثل ما که ماهی ۶۰۰ تا ۷۰۰‌هزار تومان حقوق میگیریم، دیگر به یک رویا تبدیل می شود!

در نظر بگیرید، کارگری که براساس حداقل حقوق کارگری ۳۸۹‌هزار تومان دستمزد می‌گیرد چند ماه باید حقوق خود را بدون آن‌که ریالی خرج کند کنار بگذارد تا بتواند پرایدی بخرد که الان ۱۷‌میلیون تومان قیمت دارد. این را هم در نظر بگیرید که قیمت خودروها قرار است قیمتی بین قیمت محاسبه‌شده با نرخ مبادله‌ای و بازار آزاد باشد که احتمال افزایش قیمت آن تا روزی که کارگر بتواند پول خود را برای خرید آن جمع کند وجود دارد.

یک کارگر در چنین شرایطی باید ۴۳‌ماه، یعنی سه‌سال‌و‌نیم، حقوق خود را بدون این‌که ریالی از آن خرج کند، پس‌انداز کند تا بتواند یک پراید بخرد، پرایدی که زمانی ۷‌میلیون بود و پیش از برآورد جدید یعنی در قدم نخست افزایش رسمی قیمت خودروها در سال جدید به ۱۱‌تا ۱۲‌میلیون تومان افزایش یافت و حالا با رسیدن به ۱۷‌میلیون، خریدنش در زمان ۱۱‌میلیونی را دست‌یافتنی‌تر به نمایش گذاشت. خود ما نیز باید ۲۸‌ماه، یعنی دو سال و سه ماه، ریالی از حقوق خود را هزینه نکنیم تا بتوانیم پراید سوار شویم.

در این میان همین کارگر را در نظر بگیرید؛ باید خواسته سوار شدن به ۲۰۶ی را که به نام خودش باشد تا ۸۲‌ماه آینده فراموش کند. ۸۲ ماه یعنی ۶سال و ۸ ماه، چراکه قیمت پژو۲۰۶ تیپ۲ براساس برآورد جدید به ۳۲‌میلیون تومان افزایش یافته است. حال آن‌که این خودرو پیش از برآورد جدید ۱۹‌میلیون و ۴۲۴‌هزار تومان بود.

برچسب‌ها:
مدیرکل اقتصادی وزارت اطلاعات: درگیر جنگ ارزی هستیم

مدیرکل بررسی‌های اقتصادی وزارت اطلاعات گفت: از سال گذشته دشمن جنگ ارزی علیه این کشور را آغاز کرده تا بتواند با ایجاد عدم ثبات ارزی و کاهش ارزش پولی، کشورمان را با چالش مواجه سازد.

به گزارش خبرگزاری فارس ، مدیرکل بررسی‌های اقتصادی وزارت اطلاعات در نشست «اقتصاد مقاومتی و بررسی ابعاد تحریم» که در محل سالن اجتماعات سازمان صنعت، معدن و تجارت استان قزوین برگزار شد، با بیان اینکه مردم صاحبان اصلی نظام اسلامی هستند، اظهار داشت: با افزایش تولید می‌توان اقتصاد مقاومتی را در ایران عملیاتی کرد و بر این اساس باید از راهکارهای مناسبی برای تحقق این هدف بهره برد.
 
فرزین با بیان اینکه فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان در رفع دغدغه‌های اقتصادی در کشور نقش بسزایی دارند، ابراز داشت: در این راستا مسئولان با حمایت از آنان می‌توانند تولید را افزایش دهند تا بسیاری از دغدغه‌های اقتصادی در کشور برطرف شود.
 
مدیرکل بررسی‌های اقتصادی وزارت اطلاعات بیان کرد: با حمایت از بخش خصوصی می‌توان بهترین کالاها را در داخل ایران تولید کرد.
 
این مسئول با اشاره به اینکه باید استفاده از تولیدات داخلی در بین مردم فرهنگ‌سازی شود، اذعان داشت: برخی از تولیدات داخلی برتر از تولیدات خارجی هستند ولی متأسفانه به دلیل تبلیغ نادرست مردم از کالاهای غیرایرانی استفاده می‌کنند.
 
فرزین ابراز داشت: باید با فرهنگ‌سازی افکار آحاد جامعه را به مصرف تولید کالاهای ایرانی هدایت کرد تا با افزایش تولید داخلی و خرید مردم از این کالاها اقتصاد کشور را رونق و توسعه داد و بسیاری از دغدغه‌های اقتصادی را با اجرای این عمل برطرف کرد.
 
مدیرکل بررسی‌های اقتصادی وزارت اطلاعات متذکر شد: ظرفیت‌ها و استعدادهای خوبی در ایران است که با استفاده از این ظرفیت‌ها می‌توان صنعت، اشتغال و تولید را در کشور ارتقا داد.
 
وی داشتن اعتماد به نفس را مهم‌ترین سرمایه عظیم در کشور دانست و عنوان کرد: فعالان اقتصادی با تقویت این باور می‌توانند اقتصاد مقاومتی را عملی کنند و موجب ارتقای عزت و استقلال این کشور شوند.
 
این مسئول با بیان اینکه اقتصاد ریاضتی با اقتصاد مقاومتی متفاوت است، ابراز کرد: افزایش واردات، مالیات و بیکاری، بی‌ثباتی و بی‌امنیتی، فشار معیشتی غذایی بر مردم و کاهش تولید، حقوق و دستمزد از نتایج بکارگیری اقتصاد ریاضتی است که در غرب اجرایی شده است.
 
مدیرکل بررسی‌های اقتصادی وزارت اطلاعات اضافه کرد: ایجاد امنیت، ثبات اقتصادی و کاهش و قطع واردات، افزایش قدرت خرید مردم، کاهش مالیات و صرفه‌جویی مصرف از ثمرات بهره‌گیری از اقتصاد مقاومتی است.
 
وی با بیان اینکه اقتصاد مقاومتی به معنی مردمی کردن اقتصاد است، ابراز داشت: باید با حمایت از تولیدکنندگان صنعتی و کشاورزی بسیاری از مشکلات را برطرف کرد.
 
این مسئول، کاهش درآمدها، افزایش هزینه‌های نقل و انتقالات، شرطی کردن اقتصاد و گسستگی پیوند مردم ایران با نظام را از جمله اهداف دشمنان دانست و گفت: با بکارگیری راهکارهای مطلوب می‌توان تولید را در کشور افزایش داد تا با تحقق این هدف نقشه‌های دشمنان خنثی شود.
 
وی با بیان اینکه جنگ سخت دشوار‌تر از جنگ نرم است، ابراز داشت: باید در جنگ نرم از جنگ سخت الگوگیری کرد تا بتوان در این جنگ همانند جنگ تحمیلی پیروز از میدان خارج شد.
 
این مسئول خاطر نشان کرد: دشمنان از قدرت ایران واهمه دارند و بر این اساس تلاش می‌کنند تا بتوانند باورها، اعتقادات، اندیشه‌ها، الگوهای رفتاری و ساختار نظام را تضعیف کنند تا به اهداف شومشان برسند.
 
وی اذعان داشت: همانگونه که در جنگ سخت بلافاصله نظام ایران آرایش جنگی اتخاذ کرد، باید در جنگ نرم نیز اقدامات لازم صورت گیرد تا بتوانیم در این جنگ نیز در برابر دشمنان به پیروزی برسیم و یک بار دیگر عزت و استقلال کشورمان را به آنان نشان دهیم.
 
مدیرکل بررسی‌های اقتصادی وزارت اطلاعات با بیان اینکه از دهه 70 جنگ نرم علیه ایران اسلامی آغاز شده است، خاطر نشان کرد: از سال گذشته دشمن جنگ ارزی علیه کشور ما را آغاز کرده تا بتواند با ایجاد عدم ثبات ارزی و کاهش ارزش پولی، کشورمان را با چالش مواجه سازد.

برچسب‌ها:
شکایت از ۱۸ مدیر بانک دولتی و خصوصی

یک عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی از قصدش برای شکایت از مدیران عامل ۱۸ بانک متخلف دولتی و خصوصی به دادسرای کارکنان دولت به دلیل آن‌چه «فروش ۴۲ میلیارد دلار ارز دولتی در بازار آزاد و تخصیص به عنوان جایزه خوش حسابی» خواند، خبر داد.

 

عزت‌الله یوسفیان در گفت‌وگو با ایسنا، گفت: ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی در آخرین جلسه خود که با اعضای دوره قبل در مهرماه برگزار شد به راهکارهای خوبی برای رسیدگی به تخلفات ارزی ۱۸ بانک دولتی رسید ولی بنابر دلایلی اعلام نشده برگزاری جلسات ستاد متوقف شد.

وی با ابراز تاسف از تداوم نیافتن جلسات ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، گفت: قرار بر ارائه گزارش نهایی مدیریت بانک مرکزی از تخلفات ارزی بانک‌های دولتی و خصوصی از نحوه فروش ۴۲ میلیارد دلار به ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی بود، ولی بنابر دلایل اعلام نشده این گزارش ارائه نشد.

وی در گزارشی از عملکرد ارزی بانک مرکزی و ۱۸ بانک عامل، مدعی شد: کمتر از یکسال قبل بانک مرکزی ۴۲ میلیارد دلار ارز به ۱۸ بانک خصوصی و دولتی پرداخت کرد و قرار بر گزارش بانک‌ها از نحوه هزینه ارز دریافتی به این بانک بود ولی به دلیل مصرف نشدن ارزهای دریافتی در مسیرهای تعیین شده، فروش در بازار آزاد و اختصاص به عنوان جایزه خوش‌حسابی این گزارش‌ها یا به بانک مرکزی ارائه نشده یا بانک مرکزی از اعلام گزارش نهایی خود استنکاف می‌کند.

این عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی «ارائه گزارش مکتوب بانک‌های عامل را به مفهوم صداقت مدیران عامل این بانک‌ها در هزینه ارز دولتی در مسیرهای تعیین شده» دانست و افزود: بر اساس گزارش‌های دریافتی بخش زیادی از دلارهای دولتی توسط بانک‌ها یا در بازار آزاد فروخته شده است یا به عنوان جایزه خوش‌ حسابی اختصاص یافته است. براساس گزارش‌های دریافتی بانک‌ها با مشتریان خوش حساب خود تماس گرفته و به آنان جایزه خوش حسابی ۵۰ هزار دلاری پرداخت کرده‌اند.

این عضو کمیسیون برنامه و بودجه با انتقاد شدید به عملکرد بانک‌ها در نحوه هزینه کرد دلارهای دولتی، گفت: بیماران خاص برای تهیه داروهای گران قیمت چاره‌ای جز رفتن به خیابان ناصر خسرو نداشته و به دلیل قیمت‌های وحشتناک دارو، مریضان‌شان در بستر مرگ قرار دارد آن وقت این ۱۸ بانک، ارز چه کسی را در بازار آزاد فروختند یا از کدام منبع ارزی جایزه خوش حسابی پرداخت کردند.

وی با هشدار به مدیران عامل ۱۸ بانک دولتی و خصوصی، گفت: قطعا و حتما عملکرد شما پنهان نمی‌ماند و از شما حساب خواهم کشید. اگر جلسات ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی هم تشکیل نشود از تک‌تک شما به دادسرای کارکنان دولت شکایت می‌کنم.

این عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی افزود: عملکرد مدیران بانکی به هیچ وجه قابل گذشت و تحمل نیست. خانواده دانشجویان خارج از کشور برای ثبت‌نام فرزندان‌شان در دانشگاه‌های اروپایی و آسیایی برای دریافت ۵۰ دلار ارز، اشک می‌ریزند. اعصاب‌مان‌خراب شد، این چه رفتاری است که با مردم می‌شود. عملکرد مدیران بانکی به هیچ وجه قابل دفاع نیست.

وی با تاکید برعزمش در شکایت از مدیران عامل ۱۸ بانک دولتی و خصوصی، گفت: بنده را رییس مجلس به عضویت ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی درآورده به همین دلیل از یک دلار از ۴۲ میلیارد دلار ارز هزینه شده توسط آقایان نخواهم گذشت. از آقایان نیز می‌خواهم اگر نسبت به پاک‌دستی بنده اعتراضی دارند، اعلام کنند. به جرات می‌گویم در این کشور یک وجب زمین، یک سهام فلان شرکت یا یک دلار سوء استفاده‌ای نکرده‌ام. با چنین پشتوانه‌ای یقینا از مدیران بانکی شکایت می‌کنم و تا آخر پای این کارم می‌ایستم.

یوسفیان ابراز عقیده کرد: متاسفانه برای فروش ۳۰۰ دلار به خانواده‌های دانشجویان خارج از کشور یا خانواده بیماران صعب‌العلاج بلایی غیرانسانی بر سر مردم در می‌آورند، نیمه‌های شب مردم را به بانک‌ها فرا می‌خوانند و در شرایط ناعادلانه و تحقیرکننده به مردم ارز می‌فروشند ولی کمتر مدیری برای فروش ۴۲ میلیارد دلار واکنش نشان می‌دهد. چرا؟ مگر این حجم عظیم، پول مردم نبود؟

وی گفت: در حالی که قانون صراحتا می‌گوید «اگر پولی برای مصارف معینی در اختیار مدیری قرار بگیرد ولی در آن مصرف معین خرج نشود، مجازات می‌شود»، تعجب می‌کنم چرا تا این لحظه پرونده قضایی برای مدیران عامل ۱۸ بانک مختلف دولتی و خصوصی در دادگستری تشکیل نشده است.

این عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی با اشاره به تنها واکنش بانک مرکزی در برابر این عمل بانک‌های متخلف معتقد است: حداکثر کاری که بانک مرکزی در موضوع تخلف ارزی بانک‌ها انجام داد، توقیف سپرده این بانک‌ها نزد بانک مرکزی بود در حالی که ۱۷ درصد سپرده این بانک‌ها در برابر ۴۲ میلیارد دلار ارز واگذار شده عدد قابل اهمیتی نیست که بتواند مجازات خوبی برای متخلفان باشد.

وی در پایان با ابراز استمداد از مقام معظم رهبری، گفت: اگر مقام معظم رهبری احساس کنند ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی به وظیفه قانونی‌اش عمل نمی‌کند، این آمادگی را دارم که به فرامین جدید ایشان عمل کنم.

برچسب‌ها:
توصیه‌‌امیرالمومنین(ع) درباره شوخی

به نقل از خبرگزاری دانشجو، اسلام با در نظر گرفتن استعدادهای بالقوه آدمیان سعی در ارتقای جایگاه معنوی انسان‌ها در نزد خداوند دارد. این نوع نگرش در تمام دستورات ائمه و سفارش‌های دین اسلام نهفته است، بطوریکه با ارائه دستوراتی عینی و ملموس در رابطه با زندگی روزمره و امورات دنیوی انسان‌ها، جانب تعادل را پیش گرفته است و نه مانند برخی ادیان با جانب داری از امورات دنیایی، آخرت را رها کرده و نه با اساس قرار دادن آخرت، ریاضت‌گرایی دنیایی را پیش گرفته است.

شوخی و طنز یکی از ویژگی های رفتار آدمی است که هم می تواند به عنوان یک قابلیت مورد استفاده قرار گیرد و هم می تواند به عنوان یکی از اخلاقیات ناپسند جلوه کند.

بپرهیز از شوخی!

امیرالمومنین علی(ع) می فرمایند: «بپرهیز از شوخی و بازی و مزاح و خنده و سخنان بی فایده و باطل.» (۱)

چاشنی کارهای جدی کمی شوخی!

و در جایی دیگر می فرمایند: «أعقل الناس من غلب جده هزله و استظهر على هواه بعقله‏»؛ عاقل‌ترین مردم کسی است که کارهای جدی او برشوخی‌اش غالب باشد و کمک گیرد از عقل خود برای غلبه بر هوا و خواهش خود. (۲)

در واقع حضرت می فرمایند اگر می خواهید در زمره انسان‌های عاقل به‌شمار آیید، باید کارها و امورات جدی شما بر شوخی و خنده شما پیشی گیرد. حضرت در این گفتار ما را از شوخی منع نمی‌کنند بلکه می‌گویند سعی کنید در کنار کارهای جدی زندگی‌تان کمی شوخی چاشنی کنید نه این که در کنار شوخی و خنده کمی کار جدی چاشنی کنید!

همان طور که در قسمت های پیشن بیان شد اسلام در زمینه شوخی و خنده نیز، جانب اعتدال را رعایت می‌کند و متذکر می‌شود شوخی در حد اعتدال و کم آن مطلوب است، اما اگر از حد گذشت؛ نتایجی در پی دارد که قابل جبران نیستند و تا مدت ها باید به دنبال خلاصی از مشکلات ایجاد شده ناشی از آن باشید.

مضرات شوخی بی جا و بسیار

۱. یاد مرگ مرا از شوخى‏ و کارهاى بیهوده باز مى‏دارد!

علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرمایند: «آگاه باشید! به خدا سوگند که یاد مرگ مرا از شوخى‏ و کارهاى بیهوده باز مى‏دارد.» (۳)

حضرت در این سخن شوخی کردن را در زمره بسیاری از کارهای بیهوده و بی ثمر قرار می دهند که انسان را از یاد آخرت غافل می‌کند. گاهی اوقات انسان آن قدر در شوخی و خنده‌های بی مورد زیاده‌روی می‌کند که دیگر جایی برای توجه به خداوند در دل آن‌ها باقی نمی‌ماند. در واقع شوخی بسیار مانند خنده زیاد دل را می‌میراند.

۲. «مردى شوخى‏ نکرد، جز آنکه پاره‏اى از عقل خود را بیرون انداخت.» (۴)

۳. «غلبه کردن شوخی در انسان تصمیم جدی او را در کارها باطل کند.» (۵)

۴. «شوخی بسیار نشانه نادانی است.» (۶)


۵. «مزاح و شوخی سبب جدایی است و کینه در پی دارد.» (۷)

۶. «آفت هیبت و شکوه انسان مزاح و شوخی است.» (۸)

۷. «کسی که شوخی بسیار کند، وقار و سنگینی او کم شود.»(۹)

۸. «کسی که شوخی کند او را سبک شمارند.»(۱۰)

اما جدای از مضرات شوخی زیاد برای شخصیت و تعالی روحی انسان، شوخی می‌تواند در بسیاری از موارد مفید باشد. هرچند که شاید تشخیص جایگاه شوخی به‌جا کار سختی باشد، اما شوخی درست و به موقع خالی از فایده نیست.

موقعیت و جایگاه شوخی

نکته ای که همیشه باید در شوخی کردن مد نظر داشت موقعیت و جایگاه آن است. آیا واقعا فضا و موقعیت ظرفیت شوخی ما را دارد؟ یا شوخی کردن در این فضا باعث سبک مغز جلوه کردن ما می‌شود؟ اما اگر شوخی همراه با نکاتی ظریف باشد قطعا تبعات فوق را در پی نخواهد داشت. در بسیاری اوقات انسان‌ها در شوخی بر ارزش‌های اخلاقی پای نهاده و با شوخی یکدیگر را به تمسخر می‌گیرند و با بیان خلقیات منفی افراد حاضر، بذر کینه می‌کارند.

گاهی اوقات نیز افراد در شوخی های خود ادب را لحاظ نمی‌کنند و این شوخی وقار و متانت آنها را خدشه‌دار می‌کند.

حربه‌ای مفید برای ایجاد روابط دوستانه و محبت آمیز

اما اگر این شوخی برای تلطیف فضا و ملازم با اخلاقیات و رعایت ادب و بدون تمسخر گرفتن افراد باشد؛ فواید بسیاری هم به دنبال خواهد داشت. شوخی می‌تواند یکی از حربه‌های مفید برای ایجاد روابط دوستانه و محبت آمیز باشد. انسان‌ها می‌توانند با شوخی‌های خود سنگینی فضا را بشکنند و روابط را نزدیک‌تر سازند.

از عوامل مهم موفقیت سخنرانان


شوخی می تواند یکی از عوامل مهم موفقیت سخنرانان باشد. وقتی خستگی و بی حوصلگی در مخاطب سرایت کرده و روحیه خواب آلودگی در همه محیط نشت یافته است؛ یک شوخی کوچک می‌تواند محیط را برای ادامه سخنرانی فراهم‌تر کند. نکته‌ای که بسیاری از سخنرانان از آن غفلت می‌کنند و بازدهی سخنان خود را پایین می‌آورند.

در نتیجه می توان گفت در شوخی کردن باید حد اعتدال را رعایت نمود تا از مضرات بی شمار آن در امان بود و از فواید آن بهره‌مند گردید.

برچسب‌ها:
بهترين خودروها در ايران کدامند؟

به نقل از ایسنا، براساس آخرين تحقيقات انجام شده، در بين خودروهاي كمتر از ۱۰ ميليون تومان، ام وي ام ۱۱۰ با كسب ۶۵۸ امتياز از مجموع هزار امتياز در نظر گرفته شده، بيش‌ترين ميزان رضايتمندي مشتريان را به خود اختصاص داده است.

در اين گروه خودروهاي روآ با ۶۲۰ امتياز و سايپا۱۱۱ با ۶۱۳ امتياز از مجموع هزار امتياز مربوط به رضايت مشتريان در رده‌هاي دوم و سوم قرار دارند.

سايپا ۱۳۱ با ۶۰۷ امتياز، سايپا۱۴۱ با ۶۰۵ امتياز، سايپا۱۳۱ با ۶۰۲ امتياز و سايپا صبا با ۵۹۷ امتياز در رده‌هاي بعدي اين جدول قرار گرفته‌اند.

بين ۱۰ تا۲۰ ميليون تومان؛ پژو۲۰۶ اس.دي و تندر۹۰
طي مصاحبه‌هايي كه با حدود ۳۳ هزار و ۵۰۰ نفر از خريداران خودروها صورت گرفته است، در نيمه نخست امسال مشتريان از ميان خودروهايي با قيمت بين ۱۰ تا۲۰ ميليون تومان، بيشترين ميزان رضايت را از ۲۰۶ اس دي داشته‌اند و به آن ۷۳۴ امتياز داده‌اند.

پس از اين خودرو، تندر۹۰ پارس خودرو با ۷۳۳ امتياز، ‌پژو۲۰۷ با ۷۲۵ امتياز‌، تندر۹۰ ايران خودرو با ۷۱۹ امتياز و پژو ۲۰۶ با ۷۱۴ امتياز در رده‌هاي دوم تا پنجم قرار دارند.

ام وي ام ۵۳۰ با ۶۹۱، ريو با ۶۸۸، سورن با ۶۸۶، سمندEF۷ با ۶۷۲ و سمندLX با ۶۶۰ امتياز رتبه‌هاي پنجم تا دهم جدول را به خود اختصاص داده‌اند.

چري ويانا با ۶۵۶ امتياز،‌ سمند SE با ۶۴۸ امتياز، پژو پارس با ۶۴۱ امتياز، پژو۴۰۵ با ۶۳۷ امتياز و ‌تيبا با ۶۳۰ امتياز در ديگر رده‌هاي اين جدول قرار دارند.

خودروهاي لوبو و ليفان ۵۲۰ نيز از ديگر محصولات زير۲۰ ميليوني هستند كه در اين نظرسنجي اظهارنظري درباره آن‌ها به ثبت نرسيده است.

بين ۲۰ تا۳۰ ميليون تومان؛ مگان
اما در ميان خودروهايي كه قيمتي بين ۲۰ تا۳۰ ميليون تومان دارند، مشتريان بيشترين ميزان رضايت را از مگان ۱۶۰۰ داشته‌اند و به آن ۷۵۶ امتياز داده‌اند.

پس از مگان‌، ام وي امX۳۳با ۷۳۶ امتياز و هيوندا ورنا با ۷۱۹ امتياز در رده‌هاي دوم و سوم قرار دارند.

بين ۳۰ تا ۴۰ ميليون تومان،؛ ام جي روور
هم‌چنين در ميان خودروهاي ۳۰ تا ۴۰ ميليون توماني، ام جي روور ۵۵۰ با ۷۸۹ امتياز درصدر قرار دارد و پس از آن مگان ۲۰۰۰ با ۷۷۱ امتياز و هيوندا آي۲۰ با ۷۵۹ امتياز در جايگاه دوم و سوم رضايت مشتريان قرار دارند.

مزدا ۲ و هيوندا آوانته نيز با ۷۴۴ و ۷۳۶ امتياز در رده‌هاي بعدي اين جدول قرار دارند.

بين ۴۰ تا ۵۰‌ ميليون تومان؛ كيا نيوسراتو
اما در بين خودروهاي ۴۰ تا ۵۰ ميليون توماني، اين روزها كيا نيو سراتو با ۸۰۹ امتياز بيشترين ميزان رضايت مشتري را به خود اختصاص داده و پس از آن كيا سراتو كوپه با ۷۹۸ امتياز و نيو مزدا۳ با ۷۹۲ امتياز در رده‌هاي دوم و سوم قرار گرفته‌اند.

هيوندا آي۳۰با ۷۸۹ امتياز‌، نيسان ماكسيما با ۷۶۲ امتياز و گرند ويتارا با ۷۵۴ امتياز در رده‌هاي بعدي اين جدول قرار گرفته‌اند.

بالاي ۵۰ ميليون تومان؛ ‌پورشه
در نهايت در ميان خودروهاي گران قيمتي كه بيش از ۵۰ ميليون تومان قيمت دارند، پورشه كاين با ۸۸۱ امتياز‌، هيوندا جنيسيس با ۸۴۳ و ‌هيوندا سوناتا با ۸۳۰ امتياز در رده‌هاي اول تا سوم قرار دارند.

جنيسيس كوپه (۸۲۱)، كيا موهاوي(۸۱۸) كيا سورنتو(۸۱۶) نيسان تيانا(۸۱۴)، تويوتا اريون (۸۰۹)، هيوندا سانتافه (۸۰۵)، هيوندا آي ايکس ۵۵ و كيا اسپورتيج مشتركا با ۷۹۹ و هيوندا آي ايکس ۳۵ با ۷۹۶ امتياز در رده‌هاي بعدي قرار دارند. البته در اين رده سانگ يانگ ركستون‌، سانگ يانگ كايدون و سانگ يانگ اكتيون نيز قرار دارند كه ميزان رضايتمندي مشتريان نسبت به آنها مشخص نشده است.

خودرو ارزان‌تر‌ با رضايت بيشتر
در مجموع اگر ميزان رضايتمندي مشتريان از تمام خودروهاي مورد نظرسنجي قرار گرفته را بررسي كنيم، در مي‌يابيم كه پورشه كاين با ۸۸۱ امتياز بالاترين ميزان رضايتمندي را به خود اختصاص داده است كه البته با توجه به قيمت بالاي ۵۰ ميليون توماني آن تا حدي اين مساله قابل توجيه است، چرا كه به غير از خودروهاي بالاي ۵۰ ميليوني هيچ يك از خودروهاي گروه‌هاي ديگر به امتياز ۸۰۰ دست نيافته‌اند و بدين ترتيب اكثر خودروهايي كه قيمتي بالاي ۵۰ ميليون تومان دارند، در رده‌هاي اول تا نهم جدول رضايتمندي قرار گرفته‌اند.

البته كيا نيوسراتو كه در رده‌ قيمتي بين ۴۰ تا ۵۰ ميليون قرار مي‌گيرد هم با كسب ۸۰۹ امتياز از برخي از ماشين‌هاي بالاي ۵۰ ميليوني، بالاتر قرار گرفته و به طور مشترك با تويوتا اريون هم امتياز شده و در رده هشتم جدول قرار دارد.

ام جي روور ۵۵۰ نيز با اينكه قيمتي بين ۳۰ تا ۴۰ ميليون تومان دارد، با كسب ۷۸۹ امتياز از نظر رضايتمندي، امتياز بيشتري نسبت به خودروهاي گران‌تري همچون نيسان ماكسيما (۷۶۲) و گرند ويتارا (۷۵۴) به خود اختصاص داده و ميزان رضايت از آن با هيوندا آي۳۰ برابري مي‌كند.

مگان۲۰۰۰ نيز با اينكه بين ۳۰ تا ۴۰ ميليون تومان قيمت دارد، با ۷۷۱ امتياز از ماكسيما و گرند ويتارا كه بين ۴۰ تا ۵۰ ميليون قيمت دارند جلوتر است.

هم‌چنين مگان۱۶۰۰ با قيمتي بين ۲۰ تا ۳۰ ميليون از مزدا ۲ و هيوندا آوانته كه حدود ۳۰ تا ۴۰ ميليون قيمت دارند، از رضايتمندي بيشتري برخوردار است.

ام وي ام X۳۳ (تيگو) نيز با قيمت نزديک به ۳۰ ميليون تومان از نظر رضايتمندي با هيوندا آوانته كه بين ۳۰ تا ۴۰ ميليون قيمت دارد، برابري مي‌كند.

هم‌چنين ام وي ام ۱۱۰ كه قيمتي كمتر از ۱۰ ميليون تومان دارد، از نظر ميزان رضايتمندي مشتريان از چري ويانا‌، سمندSE، پژو پارس و پژو ۴۰۵ كه قيمتي بين ۱۰ تا ۲۰ ميليون تومان دارند، بالاتر است.

در اين نظرسنجي ۴۸ خودروي سواري از ۱۲ شركت عرضه كننده خودرو مورد بررسي قرار گرفته‌اند و پنج موضوع «بدنه»، «مجموعه نيرو محركه و سوخت رساني»، «مجموعه تعليق و انتقال قدرت»، «ايمني» و «تهويه مطبوع و وسايل برقي» جزو شاخص‌هاي اصلي نظرسنجي بوده‌اند.

البته گويا در اين نظرسنجي خودروهاي شركت كرمان خودرو، خودروسازان بم و رامك خودرو به علت عدم ارائه آمار فروش خودرو در شش ماهه اول امسال مورد ارزيابي قرار نگرفته اند.

برچسب‌ها:
یک کارگر معدن چقدر عمر می کند؟

تقریبا هروقت کارگری زبان می گشود که از سر درون بگوید یک جا در تخیل رییس داشت ریزش می کرد و ما هم می گرخیدیم که نکند مدفون شویم و زود محل را ترک می کردیم.
یک کارگر معدن چقدر عمر می کند؟

 کامران نجف زاده در وبلاگ خود نوشت: تصویربردارم می گفت همین یک کارمان مانده بود. راست می گفت. رفته بودیم صد و پنجاه متر زیر زمین.

ما در دل یک معدن ذغال سنگ بودیم. مسوول معدن مدام جو می داد. یعنی تا می آمدیم از کارگرها بپرسیم که اوضاعتان چطور است؟ می‌گفت:"آقا بریم اینجا یک وقت ریزش میکنه"!

تقریبا هروقت کارگری زبان می گشود که از سر درون بگوید یک جا در تخیل رییس داشت ریزش می کرد و ما هم می گرخیدیم که نکند مدفون شویم و زود محل را ترک می کردیم.

کارگرهای معدن اگر انفجاری رخ ندهد،اگر سیگاری نباشند،اگر دچار خفگی نشوند و دهها اما و اگر دیگر، باز هم کمتر از پنجاه سال عمر می کنند. دلیلش هم ذرات ذغالند که وارد ریه‌هایشان می‌شود و زود می‌میرند.

یادم هست دو سال پیش در مستندی از واحد مرکزی خبر به نام معدن پابدانای کرمان از هر آن کس که دستش می رسد خواستم لااقل یک لیوان شیر به این بچه ها بدهند. حتی با وزیر کار صحبت می کردیم و خبر نداشت همین یک لیوان شیر چقدر می تواند به سلامت جسمی و افزایش عمر و روحیه اینها کمک کند. تلفن را برداشت و دستور داد. امیدوارم مشکلشان حل شده باشد.

کارگرهای معدن، همان هایی که گاهی مدت‌ها خورشید را نمی بینند و برای لقمه ای نان حلال چه ها می کشند و گاهی سختی کار هم در فیش حقوقشان نمی آید اما خیلی با معرفت تر از آنی هستند که گمانش را ببری. راست می گویند که معدن "مرد" می سازد.

من با ارزش ترین هدیه دوران کاری ام را تا الان از همانها گرفتم. وقتی با دست های سیاهشان یادگاری نوشتند.ن وشتند ممنون به معدن ما آمدید. قابش کردم زدم روی دیواراتاقم.

من رفته ام به خانه کارگرهای معدنی که قطع نخاع شده اند. رفته ام به خانه مادری که با چهار تا بچه قد و نیم قد نمی تواند حق شوی مدفونش را از پیمانکار معدن بگیرد. حالا که در طبس، کوه مردان دیگری را به دل خویش کشیده همه خارج از سیاسی کاری ها و سیاه بازی های این روزها فکری به حال اهالی خانه شان کنیم. خورشید، جای دوری نمی رود.

برچسب‌ها:
علی اصغر عربیان استاندار البرز شد

ساعاتی پیش با حضور وزیر کشور در کرج و طی مراسمی با حضور مدیران و مسئولان استان البرز حکم علی اصغر عربیان به عنوان استاندار البرز اعلام شده و وی رسما استاندار البرز شد.      
به گزارش روابط عمومی وامور بین الملل استانداری ،  قبل از ظهر امروز با حضور وزیر کشور و شماری از نمایندگان مجلس شورای  اسلامی و جمع کثیری از مدیران کل استان حکم علی اصغر عربیان به وی ابلاغ و وی رسما به عنوان استاندار البرز معرفی شد.

گفتنی است اصغر عربیان تحصیلات متوسطه را در شهرستان همدان به پایان رسانده و در سال ۶۰ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کردستان درمی آید.

این در حالی است که وی در سال ۶۴ برای ادامه تحصیل دوره کارشناسی به دانشگاه تهران عزیمت و در سال ۶۹ همزمان با قبولی در کارشناسی ارشد وارد دستگاه قضایی می شود و تا سال ۷۶ در شهرهای سقز و بانه و سنندج با سمت هایی چون دادستان انقلاب اسلامی و رئیس دادگاه های کیفری ۲ و ۱ و عمومی و تجدید نظر و نیز بعنوان معاون اداره کل دادگستری استان خدمت می کند.

شایان ذکر است اصغر عربیان با انتقال به تهران قریب ۸ سال نیز در مشاغل نظارتی قوه قضائیه در سازمان بازرسی کل کشور در استان تهران و سازمان مرکزی به عنوان مدیر کل نظارت و بازرسی  و نهایتاً در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی از سوی کمیسیون بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی به عنوان مستشار و رئیس هیأت اول مستشاری دیوان محاسبات کشور برگزیده می شود و با شروع به کار مجلس هشتم، کمیسیون بودجه و محاسبات با ۱۵ رأی از ۱۹ رأی اعضاء,نامبرده را به صحن مجلس معرفی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی با ۲۰۵ رأی موافق وی را برای یک دوره چهار ساله به عنوان دادستان دیوان محاسبات کشور برگزیدند.

برچسب‌ها:
گفت و گوي اختصاصي خبرگزاري موج با " محمد احمدوند "


ملاقات 826 نفر از مردم کرج با نماينده اين شهر

 

خبرگزاري موج - مدير ارتباطات دکتر محمد جواد کوليوند، نماينده مردم کرج در مجلس نهم گفت: تا کنون بيش از 826 نفر در ديدار مردمي با دکتر کوليوند به طرح مشکلاتشان پرداخته اند.

محمد احمدوند در گفت و گوي اختصاصي با خبرگزاري موج، با بيان اين نکته که نمايندگان بايد به حفظ ارتباطشان با مردم بپردازند گفت: جلسه پنج شنبه گذشته دکتر محمد جواد کوليوند با مردم کرج از ساعت 14:30 آغاز و تا 20 ادامه داشت.
وي افزود: از ابتداي مجلس نهم تا کنون بيش از 826 نفر را ملاقات کرده اند.
مدير ارتباطات دکتر محمد جواد کوليوند تصريح کرد: محور بيشتر ملاقات ها، مشکلات اقتصادي نظير کار و وام و ساير درخواست ها نيز به مشکلاتي که در ادارات مطرح است مربوط مي شود.
محمد احمدوند درباره توصيه نماينده مردم کرج براي حل اين مشکلات گفت: برخي از مشکلات را دکتر کوليوند، برخي را کارشناسان و ساير مسائل را نيز با توصيه ايشان به مسئولان برطرف مي کنند.
وي با اشاره به تعطيلي مجلس در روزهاي شنبه ادامه داد: دکتر کوليوند صبح شنبه ها را با حضور در اداره ها به بررسي ميداني مي پردازند و بعد از ظهرها نيز در ديدار با مسئولان مشکلات مردم استان را مطرح مي کند.
مدير ارتباطات دکتر محمد جواد کوليوند با تاکيد بر پي گيري درخواست هاي مردم گفت: معمولا با ارسال نامه کتبي از مسئولان مي خواهيم که ما را از نتيجه درخواست ها مطلع کنند. اما، بخشي از نتيجه گيري نيز بر عهده مردم است و ان ها بايد نماينده شان را از سرنوشت درخواست شان آگاه کنند.
وي ادامه داد: اگر به درخواستي رسيدگي نشود با نامه دوباره به مسئول مورد نظر از او مي خواهيم تا به وضعيت فرد مورد نظر رسيدگي کرده و يا در جلسه با مسئولان آن را مطرح مي کنيم.
محمد احمدوند با اشاره به روند موجود در استخدام نيروي کار، بخش مهمي از اين مهم را در گرو آزمون هاي موجود در اداره هاي دولتي عنوان کرد و افزود: معمولا استخدام در اداره هاي دولتي تنها با توصيه نماينده برطرف نمي شود و فرد درخواست دهنده بايد در آزمون استخدامي اداره مورد نظر نيز شرکت کند.
وي تصريح کرد: اشتغال هايي که در سال 91 با توصيه دکتر کوليوند ايجاد شده در بخش خصوصي بوده است. از مجموع متقاضياني که براي اشتغال به بخش خصوصي معرفي کرده ايم، تاکنون بيش از 30 نفر موفق به جذب در شهرک هاي صنعتي شده اند.

برچسب‌ها:
كاهش سن جراحيهاي زيبايي به 14 سال


 

 

وقتي وارد كلينيك اعمال جراحي زيبايي شدم چندين دختر و پسر جوان و حتي نوجواني را ديدم كه با بيني‌هايي پانسمان شده، صورت‌هاي متورم و چشماني كه لكه‌هاي خون در آن ديده مي‌شد، به انتظار پزشك نشسته بودند جمعي ديگر درانتظار جراحي براي خلق چهره‌اي مدنظر از خود. شكل بيني بعضي از آن‌ها در ظاهر مشكلي نداشت وقتي از يكي از آنان پرسيدم چرا مي‌خواهي بيني‌ات را عمل كني، گفت: دختر خاله‌ام بيني اش را عمل كرده، خيلي خوب شده، منم مي‌خوام عمل كنم. يكي ديگر از دختران حاضر در مطب هم در جواب اين پرسشم گفت: ظاهر بيني من در كل خوب است ولي دلم مي‌خواهد يه كم نوكش سربالا باشد!

 
به گزارش ايسنا، جراحي‌هاي زيبايي ازجمله جراحي اعضاي صورت به ويژه بيني در سال‌هاي اخير رواج بسيار زيادي پيدا كرده است؛ جراحي‌هايي كه افراد به ويژه جوانان به اميد زيباتر شدن تن به آن مي‌دهند و بابت آن هزينه‌هاي زيادي را متحمل مي‌شوند.
 
بنابراين گزارش، با توجه به گرايش اغلب جوانان و نوجوانان به جراحي‌هاي زيبايي و پايين آمدن سن اين نوع جراحي‌ها به سراغ آسيب شناسان و روانشناسان رفتيم تا شايد ريشه‌هاي اصلي اين گرايش را بيابيم.
 
محمد زاهدي اصل، آسيب شناس در گفت‌وگويي افزايش جراحي‌هاي زيبايي را نوعي آسيب اجتماعي مي‌داند كه اين آسيب‌ها هم متوجه خود افراد مي‌شود و هم خانواده و جامعه آنها را در برمي‌گيرد.
 
امان‌الله قرايي مقدم از ديگر آسيب شناسان مسائل اجتماعي هم همين نظر را دارد و مي‌گويد: در حال حاضر مسئله جراحي‌هاي زيبايي به يك آسيب تبديل شده؛ زيرا از حد نرمال در جامعه خارج و به يك «مد اجتماعي» تبديل شده است.
 
به اعتقاد مصطفي اقليما رييس انجمن علمي مددكاران اجتماعي ايران هم جراحي‌هاي زيبايي را ناشي از يك مشكل فرهنگي مي‌داند كه افراد با انجام اين اعمال در پي كسب تشخص و هويت هستند.
 
به گزارش ايسنا، در اين ميان آن‌چه كه بيش از هر موضوع ديگري اهميت دارد، علل گرايش زياد گروه‌هاي سني مختلف بويژه جوانان به اعمال جراحي زيبايي است.
 
مصطفي تبريزي متخصص روان‌شناسي و مشاوره معتقد است: بيشترافرادي كه عمل زيبايي انجام مي‌دهند كساني هستند كه عزت نفس و اعتماد به نفس پاييني دارند و در پي دستيابي به تاييد نظر افراد ديگر جامعه و جايگاه اجتماعي‌ هستند؛ در حالي‌كه اين جايگاه حاصل توهم ذهني آنان است و پيامد و نتيجه عملي و كاربردي براي آنها در جامعه ندارد.
 
ابهري هم معتقد است: توهم خود زشت‌پنداري، اصلي‌ترين دليل گرايش افراد به جراحي‌هاي زيبايي است و اين توهم باعث مي‌شود 90 درصد از زنان و 15 درصد از مردان به غلط تصور كنند با جراحي پلاستيك از چهره‌ خود برگشته و زيباتر خواهند شد. در واقع علت 80 درصد از جراحي‌هاي پلاستيك تلاش براي زيباتر شدن است و تنها 20 درصد از اين جراحي‌ها جنبه درماني و ضروري دارند و بسياري از آنها غير ضروري و تشريفاتي است.
 
اين آسيب شناس اجتماعي علت عمده گرايش جوانان به جراحي‌هاي زيبايي را تبليغات ماهواره‌اي مي‌داند و مي‌گويد: اين شبكه‌ها با همراهي برخي از مجلات و موسسات داخلي يك مسابقه زيبايي جويي به راه انداخته‌اند و جوانان از سنين 17 و 18 سالگي وارد اين رقابت مي‌شوند، رقابتي كه هيچ نتيجه‌اي براي آنها ندارد.
 
به گزارش ايسنا، معيدفرعضو هيات علمي دانشكده جامعه‌شناسي دانشگاه تهران نيزريشه اصلي روي آوردن به عمل‌هاي جراحي زيبايي را بي‌هدفي و سرگرداني جوانان يك جامعه مي‌داند و مي‌گويد: امروزه عمل‌هاي زيبايي در ميان جوانان و ساكنان شهرهاي بزرگ اهميت پيدا كرده و كم‌كم به شهرها و مناطق كوچك تعميم يافته و يك روند جديد روبه شكل‌گيري است. همچنين گمشدگي فرد در انبوه جمعيت با توجه به گسترش جهان، تنوع اقوام، گروه‌ها و فرهنگ‌ها در يك منطقه محدود سبب شده است تا گرايش افراد به سبك زندگي و ظاهر جلب شود و نسبت به يكديگر تشخص يابند.
 
به اعتقاد او روي آوردن به عمل‌هاي جراحي زيبايي يك اتفاق جهاني است كه ايران هم بي‌تاثير از اين اتفاق نبوده است.
 
اما اقليما نظر متفاوتي دارد. به عقيده او كشور ما يك كشور جهان سومي است و در اين دسته كشورها به افراد، خانواده‌ها و جامعه آن اعتماد به نفس لازم داده نشده است و در پي كمبودهايي كه افراد در خودشان احساس مي‌كنند فكر مي‌كنند با دستكاري ظاهرشان زيباتر مي‌شوند و مي‌توانند بيشتر مورد توجه قرار گيرند.
 
به گزارش ايسنا، كاهش سن گرايش به اعمال جراحي زيبايي، موضوعي است كه سال‌‌هاي اخير تشديد شده است.
 
به گفته تبريزي هرچند سن مناسب براي عمل جراحي زيبايي بيني در بين پسران 18 و براي دختران 17 سال است، با اين وجود امروزه شاهد كاهش سن متقاضيان به 14 و 15 سال هستيم و اين موضوع نشان دهنده آن است كه فرد به انجام عملي تصميم مي‌گيرد كه هنوز آگاهي و شناخت كافي از آن و پيامدهايش را ندارد.
 
معيدفرهم به رواج جراحي‌هاي زيبايي در ميان جوانان اشاره مي‌كند و مي‌گويد: انجام اين جراحي‌ها بين پسران و دختران تفاوتي ندارد و سهم هر دو در انجام اين عمل‌ها به يك اندازه است.
 
...... و اما ابهري در پايان بهترين راه مقابله با گرايش جوانان به انجام اعمال جراحي زيبايي را آموزش مهارت‌هاي صحيح زندگي به جوانان مي‌داند و تاكيد مي‌كند: همه اين مهارت‌ها بايد در آموزش و پرورش به نوجوانان آموزش داده شود.
برچسب‌ها:
"طریقت تزویر" درویشان قلابی را رسوا می‌کند

جلد 44 از مجموعه «نيمه پنهان» منتشر شد.

اين اثر از جديدترين كتاب هاي مجموعه «نيمه پنهان»، و جلد دوم از كتاب پرمخاطب «طريقت تزوير» است.

جلد دوم «طريقت تزوير» روايت «ح.كرمي» شاعر و نويسنده معاصري است كه با قلم روان خود براي روشنگري نسل جوان نقبي به دنياي فرقه هاي درويشي و تصوف زده است.

نويسنده در اين كتاب بخشي از رويدادها و وقايع از عملكرد فرقه هاي دست ساز استعمار را به رشته تحرير درآورده است.

عناوين فصول دومين مجلد «طريقت تزوير» به شرح زير است:

- فصل اول: يك قدم تا لغزش: انتقام زخمي
- فصل دوم: اختلافات خانقاهي، قيام شيخ بي مسند- زن دو شوهره
- فصل سوم: التيام؛ زخم نرگس
- فصل چهارم؛ فرار از چشم خانقاه، صفا دادن صوفي، كلاه گشاد تشرف، گوساله سامري و...
- فصل پنجم: گواه گرده زخمي، عصيان خانقاه گناباد، مهدورالدم، كينه هاي نورعلي شاه و...
- فصل ششم، پشت و خنجر: آخر بازي و...

اسناد و تصاوير در فصل پاياني كتاب است، فصلي كه در آن خواننده با تصاوير و اسناد بسيار جالبي روبرو مي شود؛ تصاويري از «بهلول حق پرست» در آغوش رقاصه هاي برزيلي در جشن هنر شيراز، «درويش بهلول» در حال بوسيدن دست و روي عبدالله رياضي رئيس معدوم مجلس فرمايشي شاه، تصاويري از «خليل عالي نژاد» آهنگسازي كه قرباني اختلافات درون فرقه اي در سوئد شد.

تصوير «جواد نوربخش» در حال رياضت در ويلاي خود در انگلستان و ساير اسناد متقن ديگر كه هر يك افشاگر بخشي از تزويرهاي اين فرقه هاست.

كتاب حاضر در شمارگاني بالغ بر 3300 نسخه و 264 صفحه به قيمت 6000 تومان در دسترس علاقه مندان و پژوهندگان قرار گرفته است.

علاقه مندان براي تهيه جلدهاي اول و دوم كتاب «طريقت تزوير» مي توانند با شماره تلفن هاي 33916991 و يا نمابر 33910849 انتشارات كيهان ارتباط برقرار نمايند

برچسب‌ها:
رتبه سوم کنکور: فردا “احمدی روشن” می‌شویم

پدر از اثرات عقاید مذهبی در موفقیت اعضای خانواده‌اش گفت و مادر از روابط دوستانه میان خود و فرزندانش. برادر از حمایت‌های عاطفی‌اش گفت و احساس و امیدی که به خواهرش داشت. و الهام، نفر سوم رشته‌ی ریاضی کنکور سراسری سال ۱۳۹۱، از تلاش‌هایش تا آینده‌ی پیش رو. وجه اشتراک همه‌شان هم این بود که انتظار این رتبه را داشتند. حتی پدر می‌گفت: “کسی که با آیه‌های قرآن مأنوس است، گذر از فراز و نشیب‌های درسی که برای او کاری ندارد.”

وقتی رتبه‌ی دهم زبان انگلیسی و مدال برنز المپیاد شیمی کشوری شده بود، به‌دست آوردن رتبه‌ی سوم ریاضی هم دور از دسترس نبود. گل‌فروش شهرم حق داشت که تا مناسبت دسته‌ی گل را فهمید، گفت: “سفارشی برایتان درست خواهم کرد.”

هر دو روزه بودیم و نتیجه این شد که گفتگویمان را به بعد از افطار موکول کردیم. ساعت نُه‌و‌نیم شب با استقبال گرم خانواده‌ی احسانی‌مقدم مواجه شدم و چه دلنشین بود نگاه کردن به مادر و پدری که با خوشحالی، تصویر و صحبت فرزندشان را از اخبار شبانگاهی دنبال می‌کردند؛ فرزندی که کنارشان نشسته بود.

«موفقیت‌ها بهایی دارند»

تا چند روز پیش اگر «الهام احسانی‌مقدم» را در گوگل می‌نوشتی، نتیجه‌ی خاصی پیدا نمی‌کردی، اما اگر الان این نام را درون کادر گوگل تایپ کنی، نفر سوم رشته‌ی ریاضی کنکور سراسری سال ۱۳۹۱ را برایت می‌آورد.
از الهام احسانی‌مقدم برایمان بگو. از هر زاویه‌ای که خودت می‌خواهی. شخصیت تحصیلی، خانوادگی…

البته که فکر می‌کنم رتبه‌ی سوم رشته‌ای بودن، چندان هم شاهکار نیست، ولی هدف من در لحظاتی که درس می‌خواندم این نبوده که چند صفحه از صفحات گوگل یا چند تیتر از اخبار روزنامه‌ها را به خودم اختصاص دهم و یا این‌که فکر کنم چقدر مشهور می‌شوم. الان هم که با این رتبه این‌جا نشسته‌ام، فکر می‌کنم که اتفاق خوبی افتاده، ولی عقیده ندارم که مشهور بودن مهم باشد. برای من مهم این بوده که به هدفی که می‌خواستم برسم. هدف من رتبه‌ی تک‌رقمی کنکور بوده که نتیجه‌اش را هم دیدم.

آدمی بوده‌ام که در زندگی خانوادگی و تحصیلی‌ام به برنامه‌ریزی خیلی علاقه داشتم و واقعا برای این‌که به این هدفم برسم، خیلی تلاش کردم. البته نه در این حد که از اوقات فراغت و حتی تعطیلات نوروزی‌ام بگذرم، ولی واقعا از یک‌سری روزمرگی‌ها گذشته‌ام. همیشه هم همین‌طور هست که موفقیت‌ها بهایی دارند.

کمی از نحوه‌ی مطالعاتت صحبت کن و کلاس‌هایی که شرکت می‌کردی و معدل فارغ‌التحصیلی‌ات؟

با معدل ۱۹.۹۰ فارغ‌التحصیل شده بودم. درباره‌ی مطالعه هم همیشه این‌طور احساس می‌کردم که در فضای کلاسی هستم و کتاب، معلم من است و من قرار است بعد از شنیدن حرف‌هایش جواب پس بدهم. این‌طور خیلی بهتر متوجه می‌شدم که کجا را خوب فهمیدم و کجا را نه. عادت درس‌خواندنم هم فقط داشتن یک مکان ساکت بوده.

همیشه این شرایط فراهم بود؟

زمانی پیش می‌آمد که مهمان داشتیم و من با این‌که از قبل برنامه‌ریزی کرده بودم برای درس، ترجیح می‌دادم سخت نگیرم و پیش مهمان‌ها بمانم و این ساعت را در روز دیگری جبران کنم.

چه رشته‌ای می‌خواهی انتخاب کنی؟

تحقیقاتی داشته‌ام، ولی تصمیم دارم یک هفته‌ای بیش‌تر تحقیق و بررسی داشته باشم تا دقیق‌تر انتخاب کنم. اما فکر می‌کنم اولویت من برق خواهد بود و بعد مکانیک و هوافضا.

«مطمئنا راه ما با آرمان شهید احمدی‌روشن یکی است»

از مصطفی احمدی‌روشن چه چیزی می‌دانی؟

این‌که برای این شهید، هدف خیلی مهم بوده است. گفته بودم رسیدن به هر هدفی بهایی دارد که باید پرداخته شود، اما بهایی که ایشان برای هدفشان پرداختند، خیلی بالاتر از گنجایش ماست که فکر می‌کنیم حاضریم به این بها به هدفمان برسیم.

از سرنوشتی که برایشان رقم خورد، هراس نداری که تو هم…؟

اصلا به این وجه ماجرا فکر نکرده‌ام، ولی عزم جدی ایشان و همکارانشان در استفاده از علم برای پیشرفت کشور برای من و دوستان قابل تحسین و احترام است. این رتبه تک رقمی قدم اول ما بود، مطمئنا در ادامه من و همه بچه‌های ایران اسلامی ثابت خواهیم کرد که راه‌مان با آرمان این شهید یکی است.

چند سال دیگر که به امسالت فکر کنی و به تلاش‌های شبانه‌روزی خودت و خانواده‌ات، آیا ممکن است فکر کنی که شاید لازم نبود این همه زحمت بکشی و ببینی آن تصوری که از تحصیلات دانشگاهی و محیط دانشگاه داشتی، به حقیقت نپیوست؟

اگر تلاش و موفقیتم ادامه پیدا نکند و مورد رضایت من نباشد، مطمئنا این حرف را می‌زنم. اما وقتی کنکور را شبیه پلی ببینم که موقعیتی را در اختیارم قرار داد که دیگران تأییدم کنند و توانایی من را متوجه بشوند و در راه توانایی‌هایم کمکم کنند، این‌طور نخواهم گفت؛ چون هدف من این بوده که به جای رضایت‌بخشی برسم. خودم راضی باشم بر اساس انگیزه و تلاش‌هایی که داشته‌ام. محدود شدن به هدفی که نتواند شامل این اهداف شود، مطمئنا انسان را به پوچی می‌رساند. مطمئنا من با اهدافی که دارم، در آینده هم از این زحماتم خوشحال خواهم بود.

«مادران خانه‌دار مؤثرترند»

مادر شما تحصیلات دانشگاهی دارد؟ چقدر توانست انرژی و آرامش به تو بدهد؟

تا مقطع سوم راهنمایی خوانده‌اند. از نظر من یک مادر کامل هستند. در المپیاد هم که شرکت کرده بودم و با دوستانم صحبت می‌کردم، همه بر یک اصل اشتراک داشتیم و آن این‌که مادر نقش بسیار مهمی دارد. مخصوصا مادران خانه‌دار نسبت به مادران شاغل، در رسیدن فرزندان به اهداف بالای تحصیلی خیلی مؤثرترند. خیلی وقت‌ها میان درس‌خواندنم خسته که می‌شدم، مادرم را صدا می‌کردم تا لحظاتی هم که شده کنارم بنشیند تا فقط صحبت کنیم. به هر حال، مادر و دختر وقتی با هم حرف می‌زنند، آرامش خاصی به هم می‌دهند و این برای من عامل اساسی‌ای بوده. مادرم، هم خیلی پیگیر کارهایم بود، هم نسبت به بیداری شبم سخت‌گیر بود و هم تشویقم می‌کرد به درس خواندن و شرکت مداوم در آزمون‌های قلم‌چی. معمولا آدم خیلی دوست ندارد دخالت در کارها را ببیند و مادر من در این زمینه خیلی خوب بودند. به جای خود مادری می‌کردند و به همان موازات دوست خوبی برایم بودند.

فکر می‌کنی چه فرقی بین شما به‌عنوان یک مادر تحصیل‌کرده‌ی شاغل، و مادرتان به‌عنوان مادر خانه‌دار خواهد بود؟ آیا تفاوتی خواهید داشت؟

کلمه‌ی مادر آن‌قدر عظیم است که وقتی ویژگی‌های جزئی مثل شاغل و یا تحصیل‌کرده را کنارش می‌گذاریم، نمی‌توانیم در ماهیتش تغییری بدهیم. نقش مادری به همه‌ی فرزندان آرامش می‌دهد؛ حتی اگر من نصف روز را کنار فرزندم نباشم و مشغول کارم باشم.

مادر شاغل البته به‌خاطر محیط شغلی‌اش دچار دغدغه‌هایی خواهد شد که مادر خانه‌دار معمولا مبرا از این محیط است.

من الان می‌توانم مادر خودم را به‌عنوان یک مادر شاغل هم تصور کنم. هنوز هیچ تصوری از مادری خودم ندارم و نمی‌توانم داشته باشم. فکر می‌کنم من که مادرم را می‌شناسم، می‌دانم هر چقدر که کار برایش مهم باشد، زمان کافی را برای من خرج خواهد کرد. حتی شده با مرخصی گرفتن و یا جبران این ساعت‌ها جای ساعت‌هایی که نیستند و حتی با یک تماس تلفنی.

کار یک شغل و منصب است، اما مادر بودن نسبت به آن در اولویت است. الان که فکر می‌کنم، می‌بینم نمی‌توانیم جلوی شاغل بودن زن‌ها را بگیریم. نباید هم بگیریم؛ چون جامعه به حضور زنان هم نیاز دارد، ولی مادرها نباید یک‌سری مدیریت‌ها و آرمان‌ها را فراموش کنند. با این‌که این تصویر -شاغل بودن مادرم- برای من که به مادرم خیلی وابسته بودم، سخت است و ساعتی که من برای رفع خستگی به حضورش نیاز دارم، حتی اگر ۵ دقیقه با من حرف بزند، ولی باز هم فکر می‌کنم می‌توانستم با شرایط خودم را وفق بدهم و حرف‌ها و خواسته‌هایم را جمع کنم و وقتی کنارم بود، برایش بگویم و خستگی در کنم.

علت موفقیتت در یک کلمه چیست؟

توکل و لطف خدا......

برچسب‌ها:
روایت قرائتی از مهمانی در خانه رهبرانقلاب+صوت
*خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین محسن قرائتی: و اما ماجرای مسجد امام حسن علیه‌السلام
 
من تقریبا 22-23 ساله بود. دنبال این بودم که چه آخوندی شوم. بالاخره گفتم بشوم آخوند اطفال؛ مثل پزشک اطفال. آمدم در کوچه و بچه‌های کاشان را دعوت کردم و گفتم جمع شوید برای شما قصه بگویم. کم کم این جلسه شلوغ شد و هم باعث شد ما راه بیفتیم. آن ایام ما رفتیم مشهد زیارت امام رضا علیه‌السلام. به امام رضا علیه‌السلام گفتیم آقا ما شدیم آخوند اطفال منتها آمدیم زیارت در مشهد کسی را نمی‌شناسیم، چون جمعه جلسه دارم کاشان باید سریع بروم کاشان، ولی دوست دارم در مشهد هم زیارت کنم هم جلسه برای نسل نو داشته باشم، اگر لطف کنی یک جلسه‌ای برای ما درست کنی در مشهد خوب است، اگر نه که فقط ما یک زیارت کنیم برویم‌‌ همان کاشان.
 
از در حرم خارج نشده بودم یک روحانی به نام دکتر سید جمال موسوی اصفهانی مرا شناخت و گفت اینجا سمینار دبیر تعلیمات دینی است تو هم با من بیا. گفتم من دبیر نیستم و رفتیم. آمدیم فلکه آب مشهد و منتظر تاکسی بودیم، یک ماشین ترمز کرد. راننده سید را شناخت. آخوندی پشت فرمان ماشین بود که فهمیدیم آن آخوند شهید باهنر است. شهید باهنر آن آقای موسوی را ‌می‌شناخت. در ماشین گفتم من قرائتی هستم، آقای باهنر گفت بله می‌گویند یک کسی به نام قرائتی پیدا شده در کاشان که بچه‌ها را جمع می‌کند پای تخته سیاه و کلاس دارد. گفتم منم. رفتیم در جلسه دیدیم دکتر بهشتی، آقای مطهری، آیت‌الله خامنه‌ای، آقای رفسنجانی به همراه جمعیت چندصدنفره‌ای از دبیران دینی که از استان‌های مختلف آمده‌اند، در جلسه حضور دارند. من جلسه را که دیدم به دکتر بهشتی گفتم 5 دقیقه می‌توانی به ما وقت بدهی؟ 5 دقیقه به ما وقت دادند. پریدیم بالای سن و یک برنامه‌ای پیاده کردیم که آنجا خوششان آمد.
 
آیت‌الله خامنه‌ای آمد پهلوی من و گفت «بیا بریم منزل ما. ما مسجدی داریم به نام مسجد امام حسن علیه‌السلام؛ از طرف دولت شاه به من گفتند حق سخنرانی نداری. نماز را من می‌خوانم بعد از نماز برو پای تخته سیاه و در مسجد کلاسداری کن». از‌‌ همان در سالن آیت‌الله خامنه‌ای ما را برد خانه‌شان. شب با ایشان رفتیم مسجد دیدیم به! مسجد امام حسن! چه جوان‌هایی! جوان‌های باسواد انقلابی! چند شبی آنجا صحبت کردیم و خانه‌ی آقا هم می‌خوردیم و می‌خوابیدیم. ما صبح جلسه‌ بچه‌ها خواستیم از امام رضا علیه‌السلام این آقای دکتر سیدجمال موسوی من را از حرم برد فلکه آب، شهید باهنر ما را از فلکه آب برد سمینار، آیت‌الله خامنه‌ای ما را از سمینار برد خانه‌اش و شب رفتیم مسجدِ جمعیتی از جوانان.
 
*استاد سیدمرتضی سادات فاطمی:
 
یک جلسه قرآن جلسه خوبی هم در منزل پدربزرگ من بود، یادم است که در آنجا ما یک دستگاه گرامافون داشتیم و یک صفحه گرام هم از عبدالباسط بود. قبل از اینکه شرکت کننده‌ها بیایند و جلسه شروع شود، این گرامافون را بلند می‌کردم و می‌بردم پشت پنجره. خودم هم می‌نشستم و گوش می‌‌دادم؛ سراپا گوش بودم و خیلی با عبدالباسط مانوس بودم. خود این کار باعث شد که من از ابتدای کار قرائت با لحن عبدالباسط آشنا شوم و کار کنم و وقتی توی جلسات می‌خواندم همه تعجب می‌کردند.
 
این جلساتمان ادامه داشت تا اینکه روزی آقا سیدجعفر طباطبایی به آقای خامنه‌ای گفته بود ما یک فامیلی داریم نوجوانی است قرآن را قشنگ را می‌خواند آقا هم فرموده بودند خوب بیاورید او را من ببینم. خیلی اظهار علاقه کرده بودند.
 
قبل از سخنرانی‌های مهم هم که بیشتر آن‌ها سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای بود، خود ایشان ابراز علاقه می‌کردند که من در ابتدای آن قرآن بخوانم؛ مخصوصا جلسات تفسیرشان.....
 
فایل صوتی این گفتار اینجا قابل دریافت است.
 
برچسب‌ها:
خواهر شهيد موحددانش در گفت‌وگو با «خبرگزاري دانشجو»:خبر قطع شدن دست علي را از راديو شنيديم!
به گزارش خبرنگار فرهنگي «خبرگزاري دانشجو»، 13 مرداد ماه مصادف با شهادت شهيد عليرضا موحد دانش است، همه كساني كه حتي براي يك ساعت با او و در كنارش بودند خاطره اي دارند از كنار عليرضا بودن و خوبي هاي او.
 
به همين بهانه به سراغ خانواده اش رفتيم تا از آنها بشنويم در مورد شهيد.
 
با زهرا موحددانش، خواهر شهيد گفت و گويي داشته ايم كه در ذيل آمده است:
 
به فرماندهان سپاه سهميه مكه مي دادند. مكه علي سهميه شهيد غلامعلي پيچك بود اما به دليل عملياتي كه در پيش بود گفت نمي‌روم و به علي پيشنهاد داد علي هم نپذيرفت و گفت اين سهميه شما است و شما بايد برويد شهيد پيچك به او گفت من به عنوان فرمانده‌ات به شما تكليف مي‌كنم كه بايد بروي اگر مي‌خواهي از تكليفت خارج بشوي خودت مي‌داني علي هم قبول كرد و قسمتش شد.
 
ماجراي قطع شدن دست علي
 
يادم مي آيد آن زمان صبح ها راديو برنامه‌اي داشت كه با رزمنده‌ها به صورت زنده صحبت مي‌كرد و من هميشه قبل از مدرسه رفتن اين برنامه را گوش مي‌دادم آن روز پدرم به سركار رفته بود و محمدرضا به مدرسه. يكي از رزمنده‌ها صحبت كرد و گفت ديروز در عمليات دست فرمانده ما قطع شد نام فرمانده‌اش را علي موحد يا عليرضا موحد اعلام كرد يعني خلاصه نگفت عليرضا موحد دانش.
 
آنجا مادرم گفت اين علي ماست كه دستش قطع شده من گفتم شما هر كي را مي‌شنويد علي موحد فكر مي‌كنيد علي ماست. مادر گفت نه اين علي است چون آقايي كه خودش را معرفي كرده بود اسمش به نظر مادرم آشنا آمده بود.

بعدازظهر پدرم به خانه آمد و مادر جريان را گفت آن موقع محله‌اي كه ما بوديم تلفن نداشتيم به منزل عمه‌ام رفتيم در پادگان ابوذر پايين ارتفاعات بازي‌دراز يك تلفني داشتند كه به آن FX‌ مي‌گفتند شماره آن را علي به ما داده بود چندين بار شماره را گرفتيم تا گوشي را برداشتند پدرم صحبت كردند و آنها فكر مي‌كردند ما در جريان نيستيم.
 
پدرم گفتند مي‌دانم كه مجروح شده فقط مي‌خواهم بدانم حالش خوب است يا نه آنها هم گفتند ما مي‌گوييم خودش تماس بگيرد عليرضا زنگ زد و به مادر گفت من طوري نشده‌ام فقط يك انگشت دستم قطع شده مادر گفت يك انگشت كه چيزي نيست تنت سالم باشد و خودت هم در راه انقلاب و امام بدهي من غصه‌اي ندارم فقط مي‌خواهم كارت را درست انجام بدهي .
 
علي گفت: واقعا يك انگشت مهم نيست؟ مادر گفت نه. گفت اگر دو تا باشد چه طور اگر سه تا باشد چه؟ مادر گفت اگر تو يك دستت را هم بدهي يك دست و دو پاي ديگر هم داري كه بايد در راه خدا بدهي من ناراحت نمي‌شوم فقط دلم مي‌خواهد تو روحيه‌ات طوري باشد كه خدمت بكني.
 
بعد علي گفت مامان الهي قربونت برم من اصلا فكر مي‌كردم چطور به شماها بگويم و چطور شماها را آماده كنم الان چيزي نشده‌ام فقط يك دست از مچ قطع شده دستم را دراز كردم و آنها هم كوتاه كردند، بعد از 3 و 4 روز كه آمد آنقدر با دستش شوخي مي‌كرد كه اصلا فراموش شد علي مجروح شده است.
 
در هر كاري بدون ترس اما با فكر وارد مي شد

در مورد خصوصيات اخلاقي عليرضا چيزي را كه هميشه به بچه‌هاي خودم هم مي‌گويم اين است كه علي خيلي شجاع و نترس بود و در هر جمعي حاضر مي‌شد آن جمع با نشاط خاصي روبه‌رو مي‌شد ورزشكار بود و از لحاظ اجتماعي خيلي مردم‌دار بود بسته به آن فضايي كه در آن قرار مي‌گرفت حتما در آن جمع يك نقشي پيدا مي‌كرد اگر در هيئت‌ها بود حتما نوحه‌خوان آن هيئت مي‌شد يا در جمع شادي بود كه بچه‌ها را براي تفريح به جايي برده بود خودش يكي از آن افرادي بود كه اكثر شلوغ‌كاري را انجام مي‌داد يعني براي بچه‌ها راه را باز مي‌كرد كه هر كاري مي‌خواهند بكنند.

در هر كاري ريسك آن را مي‌پذيرفت و بدون ترس وارد مي‌شد اما نه بدون فكر بدون ترس و اينكه قبل از آن همه جوانب را بررسي كرده بود.

رابطه دو برادر شهيد با هم

من سال 60 ديپلم گرفتم و محمدرضا سال 59 از سال 56 به بعد ما سه نفر خيلي به هم نزديك و صميمي شديم فقط فرصت‌هاي كنار هم بودن‌مان كم بود هم عقيده‌مان به هم نزديك بود و هم اينكه خود انقلاب بچه‌هاي كم سن را هم به يك بلوغ فكري رسانده بود.
 
از 56 به بعد هر جا علي مي‌رفت محمد هم به دنبال او مي‌رفت مثل نوچه‌اش بود علي هم خيلي استقبال مي‌كرد و محمدرضا را با خودش مي برد.
 
تشييع جنازه شهدا و يا يكي دو بار به مناطق جنگي برد اما مي‌گفت تا درست را تمام نكرده‌اي به مناطق نيا محمدرضا تا ديپلم را گرفت وارد سپاه شد و تقريبا از زمان ورودش به سپاه تا زمان شهادتش يك سال هم نشد كه خيلي زود راه خودش را پيدا كرد و رفت علي هميشه مي‌گفت محمد زودتر از من فهميد كه كجا بايد برود و چه كار بايد بكند.
 
خوابي كه مادرم قبل از شهادت عليرضا ديد
 
آن زمان من و مادرم ايران نبوديم و تقريبا طي چند روز تلفن‌هايي به ما مي‌شد و چند نفر از فاميل‌ها زنگ مي‌زدند و خبرهاي مختلف مي‌دادند.
 
زماني كه به ما خبر دادند فكر مي‌كنم 10 روز از شهادت علي گذشته بود منتها در مناطقي بود كه ديگر نمي‌توانستند بياورند و تلفني به ما اطلاع دادند.
 
مادرم يك شب قبل از اينكه خبر شهادت را به ما بدهند خواب ديده بود جلوي خانه را خيلي چراغاني كرده‌اند محمدرضا كه قبل از علي شهيد شده بود آمده و يكسري مثل روسري‌هاي سبز به مردم مي‌دهد و همه را تعارف مي‌كند كه به داخل بيايند.
 
مادرم صبح گفت فكر مي‌كنم كه براي علي اتفاقي افتاده ما به صحبت‌هاي مادرم اهميت زيادي نداديم بعد از ظهر آن روز پدرم زنگ زد و گفت علي زخمي شده خيلي نگران نشويد چيزي نيست ولي سعي كن مادر را زود به ايران بفرستي.
 
ما با توجه به تلفن‌هايي كه چند روز قبلش شده بود و با خوابي هم كه مادر ديده بود ديگر حدس زده بوديم به پدرم گفتم هر اتفاقي افتاده بگو گفت به مادرت نگو نمي‌خواهد ناراحتش كني علي شهيد شده و شما زودتر خودتان را برسانيد من هم سعي مي‌كردم خودم را كنترل كنم از آن طرف گوشي را به مادرم دادم.
 
پدر همين خبر را به مادر داده بود ولي مادر به خاطر اينكه فكر مي‌كرد من اطلاع ندارم مي‌خواست به روي من نياورد.
 
شبي كه ما به فرودگاه رفتيم هواپيما خراب شد و ما را به يك هتل در اطراف فرودگاه بردند هتل با شكوهي بود كه همه مسافران را به آنجا بردند مادرم تا زماني كه زنده بود مي‌گفت آن شب بدترين شب زندگي من بود براي اينكه يك لحظه تازه مي‌خواستم غربت و غم حضرت زينب را احساس كنم آنجا فكر مي‌كردم در بارگاه يزيد حضرت زينب را آوردند چه حالي داشت يا مثلا تا بخواهد به برادرش برسد در چه حالي بود لحظه جدايي آنها چطور بود.
 
آن انتظار سخت‌ترين انتظار بود آن شب تاصبح من و مادر اصلا نخوابيديم و آرامش نداشتيم هم مادر فكر مي‌كرد من خبر ندارم و هم من فكر مي‌كردم او خبر ندارد. تحمل آن لحظه و آن انتظار كه تا صبح بخواهيم چطور با هم برخورد كنيم خيلي سخت بود.
 
من دائم دلداري‌اش مي‌دادم و مي‌گفتم انشاءالله كه چيزي نيست مي‌گفت محمدرضا شهيد شد و اگر علي هم شهيد شده باشد من افتخار مي‌كنم و با اين گفته‌هايش مي‌خواست بگويد كه اگر به ايران آمديم و علي شهيد شده بود خودت را ناراحت نكن.
 
جوابي كه مادرم به آيت الله جوادي آملي داد.....
 
 
برچسب‌ها:
وقتي‌راي ندادن مردم به موتلفه، تقصير سپاه پاسداران است!
 

 

اظهارات اخير قائم مقام حزب موتلفه مورد استقبال تعدادي از سايت هاي ضد انقلاب واقع شده است.

به گزارش رجانيوز، اسدالله بادامچيان كه در انتخابات مجلس نهم در دور دوم نيز نتوانست به مجلس راه يابد، طي گفتگويي با يك روزنامه اصلاح طلب، توجيهات عجيب و غريبي براي شكست خود و هم حزبي هايش بيان كرده است.

وي در اين باره در پاسخ به سوال روزنامه شرق مي گويد: "در انتخابات مجلس نهم يك بخشي از سپاه آمدند به طرف جبهه پايداري؛ طبيعي است 30 هزار راي من در تهران كم مي شود ... يك بخشي از سپاه رفت طرف جبهه پايداري و آنان را تاييد كرد. اين موجب شد تعداد راي اين طرف كم شود. "
 
این اظهارات عجيب در حالي بيان مي شود كه اولا مشخص نيست كدام بخش از سپاه پاسداران در انتخابات مجلس نهم حامي جبهه پايداري بوده است و در مرتبه بعد اساسا طرح چنين مسايلي که پیش از این از کروبی و موسوی در توجیه شکست در انتخابات شاهد آن بوده ایم از یک عضو باسابقه موتلفه اسلامی با چه توجیهی مطرح شده است به نحوی که به عنوان خوراک برای رسانه هاي ضدانقلاب و کمک به ادامه فضاسازي هاي آنها عليه نظام و انقلاب اسلامي تدبیل شده است.
 
تعریض به سپاه پاسداران پس از آن مطرح شد که چندی پیش نیز علي مطهري نيز در نطق پيش از دستور خود با طرح همين مساله، موجي از خوشحالي در ميان ضدانقلاب را به راه انداخته بود. مطهري در بخشي از اظهاراتش گفته بود: "از نقاط ضعف انتخابات مجلس نهم با همه شکوهی که داشت، دخالت سپاه پاسداران در بسیاری از حوزه‌های انتخابیه به صورت حمایت جدی از کاندیداهای موردنظر خود بود. بسیاری از کاندیداها، چه آنها که رأی آوردند و چه آنها که رأی نیاوردند، این واقعیت را تأیید می‌کنند. این امر آفتی برای سپاه و برای آینده انقلاب اسلامی و مخالف توصیه معروف امام(ره) است. وظیفه پاسداری از آرمان‌های انقلاب اسلامی که در اساسنامه سپاه آمده، به معنی دخالت در سیاست نیست بلکه به معنی مبارزه با گروه‌های مسلحی مانند مجاهدین خلق، فرقان و پژاک است که قیام مسلحانه کردند."
 
هر چند اين اظهارات در همان برهه نيز با واكنش بسياري از فعالان سياسي و نمايندگان مواجه شد و علاوه بر پاسخ مفصل حميد رسايي به مطهري، مهدي كوچك زاده در پاسخ مطهري گفت: "اگر سپاه در انتخابات دخالت داشت، مطهري نماينده مجلس نمي شد" اما اين سخنان مطهري مورد بهره برداري فراوان ضدانقلاب واقع شد تا آنجا كه اين اظهارات را دليلي بر صحت ادعاهاي موسوي و كروبي درباره تقلب در انتخابات 88 دانستند!
 
با اين اوصاف مشخص نيست ادعاهاي كلي، مخدوش و فاقد سند دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامي در اين رابطه، اين بار به چه منظور از سوي قائم مقام حزب موتلفه تکرار مي شود؟ بادامچيان به عنوان عضو حزب موتلفه كه همواره مدعي بصيرت و سابقه سياسي فراوان در عرصه سياست هستند به چه علت بعد از بهره وري فراوان ضد انقلاب از اين سخنان، سكوت پيشه كرده اند و آيا اصول و ارزش هاي انقلاب فقط تا زماني مورد دفاع هستند كه به نفع خودي ها باشند؟
 
گفتني است بادامچيان كه در دور دوم انتخابات مجلس نهم تنها با كسب 230 هزار راي در تهران، با بسياري از كانديداهاي گمنام و جوان جبهه پايداري رقابت كرد، اخيرا از معرفي نامزد اختصاصي حزب موتلفه براي انتخابات رياست جمهوري سال 92 خبر داده است.
 
به نظر مي رسد نديدن واقعيت و توسل به شعارها و اظهارات كلي براي توجيه شكست هاي سنگين حزب موتلفه، علت العلل بيان سخنان اخير از سوي بادامچيان مي باشد.
 

 

برچسب‌ها:
صفحه قبل 1 ... 13 14 15 16 17 ... 22 صفحه بعد
 

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کرج آنلاین و آدرس karajonline.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.