ازدواج در اسلام وتعریف آن
پایگاه خبری - تحلیلی
 
آخرین مطالب
 
پیوندهای روزانه
ازدواج در اسلام وتعریف آن

ازدواج در اسلام
با نگاهي به كاركردهاي تربيتي و روان شناختي

 


مقدّمه
بشر از نخستين روزهاي حضور خود بر عرصه خاك و شكوفايي جوانه هاي تأمّل و تدبير بر شاخسار حيات، به خوبي دريافته است كه خانواده بهترين مأمن انسان و شايسته ترين كانون براي تبلور سكون و اطمينان است. اين امر نشان مي دهد كه خانواده يكي از اساسي ترين و طبيعي ترين نيازهاي انسان به شمار مي آيد. بسياري از مشكلات رواني حاصل از تنش هاي زندگي روزمرّه توسط يك خانواده سالم و بهنجار التيام يافته، جبران مي شود. به همين دليل است كه تحقيقات انجام شده در زمينه مسائل خانواده، در مجموع نشان مي دهد كه افراد ازدواج كرده به طور متوسط، سالم تر و خوشحال تر از آنهايي هستند كه ازدواج نكرده اند.1 البته خانواده مي تواند به شكلي كاملا معكوس، به عنوان منبع مهم ايجاد تنش در زندگي فرد باشد، ولي اگر معيارهاي زندگي سالم در خانواده رعايت گردد، مي توان جلوي تنش ها را سد كرد و خانواده را به تعادل و سلامتي رساند. ازدواج و موفقيت در آن به عنوان يك واقعه اجتماعي، زيستي و فرهنگي، به دليل نقش بنيادين آن در تشكيل خانواده از اهميتي بسيار برخوردار است، به گونه اي كه مي توان گفت: بدون ازدواج، خانواده مفهوم چندان روشن و واضحي ندارد.2

ازدواج به عنوان سنگ بناي اوليه خانواده و به عنوان عاملي اساسي براي زوجيت و همدلي دو جوان و زمينه بالندگي و پيشرفت همسران به شمار مي آيد و انسان ها مي توانند در سايه انديشه و ايمان واقعي و در پناه زوجيتي شايسته، با اطمينان و صلابت، بر ناكامي ها و فراز و نشيب هاي زندگي چيره شوند و از وادي هاي شكست، مصمّم و استوار عبور نمايند و بتوانند از گذرگاه اسفل السافلين به سوي اعلا علّيين، كه همان مقصود خلقت است، راهي بگشايند. به همين دليل، متفكران اخلاقي و حقوقي جوامع بشري درصدد برآمده اند تا بر استحكام اين كانون بيفزايند و ازدواج، اين سنّت تغييرناپذير الهي را در جامعه، هر چه بيشتر تقويت كنند تا انسان ها ازدواج را، كه يك نياز فطري و طبيعي نه تنها براي انسان ها، بلكه حتي در ميان ديگر موجودات نيز به شكل هاي گوناگون وجود دارد، زمينه كسب كمال خويشتن بيابند، و به قول جلال الدين رومي:

بهر آن ميل است از ماده ز نر
تا بود تكميل كار همدگر
ميل اندر مرد و زن حق زان نهاد
تا بقا يابد جهان زين اتحاد

ساختار ازدواج و سن آن در جوامع با همديگر متفاوت است و در واقع، هر جامعه اي با توجه به سبك زندگي و نظام فرهنگي خود، شيوه ها و روش هاي خاصي در زوجيت به وجود آورده است. اين امر در فرهنگ اسلامي نيز موردتوجه ويژه بوده است، بخصوص توصيه گرديده است ازدواج در زمان مناسب آن انجام گيرد تا بركات معنوي، رواني، تربيتي و اجتماعي بيشتري نصيب همسران جوان گردد.

تعريف «ازدواج»
تعريف هاي متعددي براي واژه «ازدواج» ارائه شده است كه به يكي از آنها اشاره مي شود: «ازدواج فرايندي است از كنش متقابل بين دو فرد، يك مرد و يك زن، كه برخي شرايط قانوني را تحقق بخشيده اند و مراسمي براي برگزاري زناشويي خود برپا داشته اند و به طور كلي، عمل آنان مورد پذيرش قانون قرار گرفته و به آن ازدواج اطلاق شده است.»3

در بينش اسلامي، مقصود از «ازدواج»، پيوند زناشويي رسمي ميان دو جنس مخالف است كه معمولا بالغ بوده و طبق شرايط شرعي و قانوني لازم انجام گرفته است.

اهميت ازدواج
ازدواج هسته اول ايجاد خانواده و به نوبه خود، واحدي در سنگ بناي جامعه انساني است. ازدواج زمينه ساز مطلوب ترين فرصت براي زيباترين تلاقي چشم ها، گيراترين تبادل كلام ها، استوارترين گام ها، تجلّي متعالي ترين ارزش ها و محبوب ترين كانون نزد خالق متعال است.4 حضرت محمّد(صلي الله عليه وآله)فرمود: هيچ كانوني در اسلام بر پا نشده است كه نزد خداوند از كانون ازدواج محبوب تر و عزيزتر باشد.5

ازدواج و گزينش همسر، انتخاب مطلوب ترين همراه و ترسيم روشن ترين طريق سعادت و پاسخي مناسب به عالي ترين نياز فطري انسان يعني وصول به كمال و سعادت است، و به اين معنا حضرت علي(عليه السلام)اشاره فرمود: هيچ يك از ياران رسول خدا(صلي الله عليه وآله)ازدواج نكرد، مگر اينكه ايشان پس از ازدواج آنان فرمود: ايمانش كامل شد.6

ازدواج در منطق قرآن كريم، به وجودآورنده مطمئن ترين و آرام بخش ترين رابطه ها و آغازگر زندگي همراه با طراوت، مودّت و ايثار است. از آيات و نشانه هاي قدرت خداوند اين است كه براي انسان از نوع خود، همسراني آفريد تا در كنار آنان، به آرامش و سكون نايل آيند و بين آنان دوستي و رحمت قرار داد.7 در تفسير اين آيه، گفته شده است: منشأ گرايش مرد به زن و آرميدن مرد در سايه انس به زن مودّت و رحمتي است كه خداوند بين آنها برقرار كرده و اين مودّت الهي و رحمت خدايي غير از گرايش غريزي نر به ماده است كه در حيوانات هم وجود دارد; و از اين رهگذر است كه زن محبوب رسول اكرم(صلي الله عليه وآله)واقع شده است; فرمود: من از دنياي شما، سه چيز را دوست دارم: زن، بوي خوش و نور چشم من در نماز است.8 چيزي كه مايه سكون است همان مودّت و رحمت الهي است كه جاذبه اي معنوي بين زن و مرد ايجاد مي كند، وگرنه شهوات نمي تواند نشانه اي از نشانه هاي خدا باشد و موجب آرامش گردد.9 اين پيوند مقدّس، روان پرالتهاب و مضطرب جوان را به ساحل آرامش نزديك مي كند و او را در دريايي از صفا و مودّت غوطهور مي سازد و موجب مي شود تا اين دو همسر جوان در كنار همديگر، با نشاط زندگي مشترك را آغاز كنند. البته اين نتيجه وقتي حاصل مي گردد كه در انتخاب همسر و تشكيل خانواده، معيارهاي شرعي و اخلاقي رعايت شود.

ازدواج علاوه بر آرامش رواني و ارضاي غريزه جنسي، تعهّد و تكامل اجتماعي را در پي داشته و زمينه ساز بروز استعدادها و توانمندي هاي نهفته دروني مي گردد. شهيد مطهّري درباره نقش ارزنده ازدواج مي گويد: «... يك پختگي و پويايي وجود دارد كه جز در پرتو ازدواج و تشكيل خانواده پيدا نمي شود، در مدرسه پيدا نمي شود، در جهاد با نفس پيدا نمي شود، در نماز شب پيدا نمي شود; اين كمالات را فقط بايد در ازدواج و تشكيل خانواده به دست آورد. و لذا، هيچ وقت نمي شود كه يك كشيش، يك كاردينال به صورت يك انسان كامل در بيايد، اگر واقعاً در كاردينالي خودش صادق باشد.»10

آية اللّه مكارم شيرازي در اين زمينه مي نويسد: «بعد از ازدواج، شخصيت انسان تبديل به يك شخصيت اجتماعي مي شود و خود را مسئول حفظ همسر و آبروي خانواده و تأمين وسايل زندگي فرزندان آينده مي بيند. به همين دليل،تمام ابتكار و استعداد خود را به كار مي گيرد و از ظرفيت هايوجودي خود كمال استفاده را مي برد و به بالندگي بيشتري نايل مي شود.»11

آثار تربيتي ازدواج
ازدواج اولين گام يك فرد، براي ايجاد و تكوين زندگي مشترك با فردي از جنس مخالف است. چنانچه اين گام در زمان مناسب و به شكل صحيح و سنجيده برداشته شود، كاركردهاي مناسب و پيامدهاي سازنده آن در طول زندگي مشترك ملموس خواهد بود. در اين مقام، به برخي از آثار تربيتي ازدواج به طور گذرا اشاره مي شود:

1. كمالات معنوي
علّامه محمّدتقي جعفري در پاسخ اين سؤال راسل كه چرا اسلام اين قدر به ازدواج بها داده و آن را قانون قرار داده، گفته است: «اسلام با ازدواج مي خواهد انسان واقعي به وجود آورد، و مسئله انسان و انسانيت مطرح است.»12

ازدواج در فرهنگ اسلامي، پيوندي مقدّس است كه موجب حفظ دين،13 افزايش ثواب عبادات،14 و به وجودآورنده مودّت و رحمت است. ازدواج همچنين عاملي مؤثر در حفظ پاك دامني و طهارت دل هاست. رسول گرامي(صلي الله عليه وآله)مي فرمايد:15 هر كس مي خواهد خدا را در حال پاكيزگي و طهارت ملاقات كند به وسيله ازدواج عفّت پيشه سازد.16 به وسيله ازدواج، يكي از سركش ترين نيروها يعني غريزه جنسي، ارضا شده، ميل به انحراف در انسان كاهش مي يابد و در واقع، هواي نفس، كه منشأ بسياري از ناهنجاري هاست، تا حد زيادي مهار مي گردد و مهار هواي نفس از يك سو، و رحمت و مودّت الهي كه در ازدواج حاصل مي شود از سوي ديگر، موجب كمال نفس و نورانيت دل مي گردد; زيرا كسي كه به طرف گناه و ناهنجاري نرود و مشمول عنايات الهي باشد، به نورانيت درون و قلب نايل مي گردد.

2. عفّت و دوري از گناه
در اثر ازدواج غريزه جنسي، كه يكي از قوي ترين غرايز انساني است، در مسير طبيعي خود قرار مي گيرد و اين پديده به نوبه خود، موجب مي گردد تا انسان از گناهاني كه به خاطر ميل جنسي انجام مي دهد تا حد زيادي مصون بماند و هيچ گاه دامن خود را به روابط جنسي نامشروع، كه از نظر دين جزو گناهان كبيره است، آلوده نسازد. همچنين ازدواج موجب مي گردد تا انسان در مسير كمال و خودسازي معنوي بيشتر قدم بگذارد و خود را از گناه دور سازد. پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله)مي فرمايد: هر كس در آغاز جواني ازدواج كند شيطاني كه مأمور اوست فرياد مي زند: اي واي! او دو ثلث دينش را از دسترس من حفظ كرد، و ثلث ديگر را هم مي تواند با تقوا حفظ كند.17

حضرت رسول(صلي الله عليه وآله) همچنين درباره حفظ عفّت به واسطه ازدواج مي فرمايد: اي گروه جوانان! هر يك از شما كه مي تواند ازدواج كند، اقدام نمايد; زيرا ازدواج موجب مي گردد تا چشم و دامن انسان از گناه باز داشته شود و عفّت انسان حفظ گردد.18

به گفته دانشمندان اخلاق، انگيزه اصلي گناهان و انحرافات اخلاقي و تربيتي، سه قوّه است: 1. قوّه شهويه; 2. قوّه غضبيه; 3. قوّه وهميه. اين سه قوّه در مرز تعديل خود، در وجود انسان براي دفع مفاسد و جلب ارزش ها لازمند. نيروي غضب براي دفاع و مبارزه با تجاوزات بيگانه، نيروي شهوات در مسير طبيعي براي بقاي نسل و لذت ها و تفريحات سالم، و نيروي وهميه براي كسب امور عادي در حدّ طبيعي لازم است. ولي طغيان و يا تعطيل آنها موجب افراط و تفريط شده، انگيزه انحراف و فساد خواهد گرديد.

در قوّه شهويه، مهم ترين عامل تعديل صحيح آن در شهوت جنسي، «ازدواج» است. ازدواج موجب كنترل اين قوّه شده، آن را از تجاوز و طغيان باز مي دارد. وقتي جلوي طغيان شهوات گرفته شود، زمينه براي كسب عفّت و دوري از گناه مهيّا مي گردد و انگيزه گناه از بين خواهد رفت.

غريزه جنسي مانند آب رودخانه، مايه حيات است. اگر در جلوي آن سدّي بسته شود و دريچه اي پشت سر آن قرار گيرد، آب هاي رودخانه، مايه حيات دام ها و گياهان خواهد بود و جمع شدن آب نه تنها موجب ضرر و سيلاب نمي گردد، بلكه با باز كردن سد در هنگام نياز به آب، مي توان از آن استفاده بهينه و منطقي نمود. كنترل شهوات و ارضاي آن از طريق ازدواج، مانند آب رودخانه و پشت سد، مايه حيات و به ارمغان آورنده عفت و پاك دامني در جامعه است.19

3. احساس مسئوليت
انسان تا وقتي تنهاست، بيشتر به فكر خود است و حركت او به سوي بي بندوباري و هرزگي، چندان دور از انتظار نيست، بخصوص اگر دين نداشته باشد، احساس مسئوليت هم نمي كند; ولي اگر ازدواج كرد، فكر مي كند كه تنها نيست، بلكه پيش وجدان خود، مسئوليت زن و فرزند نيز را بر عهده دارد. از اين رو، حركت او به سوي بي بند و باري دشوار مي نمايد و ازدواج مانند سدّي در سر راهش، او را كنترل مي كند.

شواهد بسياري وجود دارد كه جوانان بسياري پس از ازدواج، سر به راه شده اند و سبك سري و بيراهه رفتن هاي گذشته را ترك نموده اند. اين سخن نُقل مجالس شده است كه جوانان ازدواج كرده در گفتار خود مي گويند: «ما ديگر ازدواج كرده ايم و مثل سابق نمي توانيم به هر جا برويم. براي ما كه زن و بچه داريم، عيب است به هر راهي پا بگذاريم.»

اين همان «احساس مسئوليت» است كه به اين صورت جلوه مي كند. احساس مسئوليت پايه مراقبت و كنترل و دوري از هرزگي و اعتياد و ساير انحرافات خواهد شد. احساس مسئوليت همان وجدان اخلاقي و «نفس لوّامه» است كه نقش بسياري در پاك زيستي و انضباط رفتاري دارد.

وجدان اخلاقي و احساس مسئوليت در حقيقت، دادگاه كوچكي در درون جان انسان است. هنگام كار نيك، احساس آرامش دروني به وجود مي آورد و روح انسان را لبريز از شادي و نشاط مي كند، و هنگام خطا و جنايت، طوفاني از غم و اندوه در درون جان پديد مي آورد. چنين احساسي قطعاً نيروي مهمي براي جلب سعادت و دوري از هرگونه انحراف است. آري، ازدواج صحيح، نقش سازنده اي در ايجاد چنين احساسي در انسان دارد.

آثار اجتماعي و روان شناختي ازدواج

1. آرامش و امنيت خاطر
مهم ترين نيازي كه در پرتو ازدواج، برآورده و تأمين مي گردد، نياز به آرامش و امنيت خاطر است. اين نياز، كه در سرشت انسان ريشه دارد، چنان قابل توجه است كه خداوند منّان در قرآن كريم، ايجاد آرامش خاطر از طريق ازدواج را يكي از آيات خود معرفي كرده است.

بنابراين، همسر موجب آرامش خاطر و امنيت دل است، و جوان را كه در اوايل جواني با احساس تنهايي، بيهودگي و نداشتن پناهگاه عاطفي، دست به گريبان است، به جايگاه امن رهنمون مي شود و موجب مي گردد تا همسران با اتّكا به همديگر در مقابل امواج و گرفتاري هاي زندگي مقاومت كنند و با اميدبخشيدن به همديگر، به زندگي محبّت آميز خود ادامه دهند.

امام رضا(عليه السلام)درباره فوايد همسر شايسته مي فرمايد: «هيچ منفعتي بهتر از همسر شايسته نيست; همسري كه وقتي انسان او را مي بيند شادمانش گرداند و در موقع نبودن او، نگهدار ناموس و مالش باشد.»20 يعني در حضور او، به نوعي او را شادمان مي كند و در غيبت او هم كاري مي كند كه اگر شوهر متوجه عمل او گردد شادمان شود.

2. توليد نسل
يكي از ثمرات بزرگ ازدواج، بقاي نسل بشريت است كه مطابق هدف آفرينش است. همسران جوان از طريق فرزنددار شدن موجب پيوند بين نسل ها مي گردند و با پرورش فرزندان صالح و مؤمن، در اصلاح جامعه انساني شريك مي شوند و روح بندگي خالق متعال را، كه هدف اساسي خلقت انسان است، در عرصه گيتي گسترش مي دهند. پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله)مي فرمايد: «ازدواج كنيد تا صاحب فرزند شويد. قطعاً من به زيادي شما در روز قيامت بر امّت هاي ديگر مباحات مي كنم.»21 اين نكته بسي واضح و روشن است كه پيامبر گرامي(صلي الله عليه وآله) به صِرف زيادي جمعيت مباحات نمي كند، بلكه مباحات پيامبر اعظم(صلي الله عليه وآله) به خاطر جمعيتي است كه بندگي خدا كرده باشند و از طريق انجام وظايف ديني و انساني، موجب آباداني مادي و معنوي جهان گردند.

3. سلامت و امنيت اجتماعي
ازدواج و تأسيس كانون خانواده، براي سلامت و امنيت جامعه مفيد است و زمينه ارتكاب جرم و بزه كاري را كم مي كند. آماري كه توسط محققان علوم اجتماعي ارائه مي گردد مؤيّد اين مطلب است. در يك تحقيق ميداني كه بر 500 تن از جوانان انگلستان انجام گرفت، اين نتيجه به دست آمد كه جوانان پس از ازدواج و تشكيل خانواده، كمتر به انجام اعمال مجرمانه روي مي آورند و خلاف كاري و جرم در آنان كاهش مي يابد، و در مقابل، افرادي كه مجرّدند به اعمال خلاف و بزه كاري اجتماعي بيشتري روي مي آورند و زمينه كارهاي ناهنجار در آنان بيشتر است.22

پيامبر گرامي(صلي الله عليه وآله) مي فرمايد: «بيشتر اهل جهنّم مجردها هستند.»23 اين حديث شريف به روشني دلالت مي كند بر اينكه گناه و ناهنجاري در ميان مجرّدها بيشتر است و به همين دليل، گرفتار آتش شده اند و وقتي گناه و ناهنجاري از طريق مجرّدها بيشتر شود، امنيت اجتماعي و سلامت رواني اجتماع به مخاطره مي افتد.

ويل دورانت، دانشمند معروف، درباره ترغيب به ازدواج و فوايد آن مي گويد: «اگر راهي پيدا شود كه ازدواج در سال هاي طبيعي انجام گيرد، فحشا، امراض رواني، تنهايي بي ثمر، عزلت ناپسند و انحرافات جنسي، كه زندگي را لكّه دار كرده است، تا نصف تقليل خواهد يافت... عشق جنسي جوانان، زودتر از توانايي اقتصادي شان فرامي رسد. ما نبايد از اين پيشامد رم كنيم و بگذاريم آن عشق افسرده شود و بميرد. ازدواجي كه بر پايه عشق تازه و نمرده دختر و پسر انجام مي شود، در طي سال هاي درازي، زندگي آنها را معطّر و خوش بو مي كند، وگرنه عميق و طبيعي و آرماني نخواهد بود.»24

4. تقويت و تثبيت صفات جنسي
عبور از مرحله كودكي و نايل شدن به بزرگ سالي، نيازمند دست يابي به هويّت جنسي و نقش جنسيتي است كه اين دو بر اثر ازدواج و انتخاب همسر تثبيت مي شود; زيرا وقتي در جامعه به فردي، «همسر» يا «شوهر» خطاب شود، در او اين حس را به وجود مي آورد كه به مرحله بزرگ سالي رسيده است و از او انتظار مي رود تا مثل يك بزرگ سال رفتار كند و از اين رو، احساس مسئوليت بيشتري نموده، سعي مي كند نقش جنسي خود را بهتر انجام دهد. در واقع، دختر و پسر به واسطه ازدواج، به شناختِ خود، عمق مي دهند و زنانگي25 و مردانگي26 خويش را ابراز مي كنند و به بسياري از دل مشغولي هاي خود پايان مي دهند و باورها و ارزش هاي محوري جامعه را در درون خود تثبيت كرده، نسبت به آن متعهد مي شوند، و در نتيجه، خود را از پراكندگي نقش ها رهانيده، به انسجام در هويّت جنسي روي مي آورند. به بيان ديگر، ازدواج به ساختاري مي ماند كه پيوسته زنان و مردان را تحت تأثير قرار مي دهد تا به رفتار خود شكل منطقي دهند و از همه مهم تر، موجب مي شود تا احساس زن و مرد بودن در آنان تقويت گردد.27

5. رشد و شكوفايي استعدادها
ازدواج زمينه بروز خلّاقيت ها و موفقيت ها را در همسران افزايش داده، همچنين موجب مي شود تا فضايل اخلاقي و انساني در آنان به فعليت برسد. وقتي از مرد خانواده انتظار مي رود تا هنگام ضرورت براي حمايت از خانواده خويش، ايستادگي كند. اين انتظار روحيه دفاع و جوان مردي را در او تقويت خواهد كرد. همچنين به وجود آمدن شرايط مادري براي زنان، موجب مي شود تا با تحمّل مشكلات فرزندپروري و شوهرداري، به كمال روحي بيشتري برسند و روح خود را در اثر شكيبايي و ايثار بالنده كنند و از طريق مسئوليتي كه در خانه و خانواده دارند، به تلاش بيشتر روي آورند و استعدادهاي خود را براي اداره مناسب خانواده به كار گيرند و در نتيجه، به موفقيت بيشتري نايل آيند. دكتر افروز در اين باره مي نويسد: «ازدواج، آغار لطيف ترين و گرمابخش ترين رابطه ها و به فعليت رساندن همه استعدادها و قابليت ها و بهره مندي از عالي ترين تكريم هاست.»علي احمد پناهي

1. Coninger, s.c. (1996). Personality: Description, dynamics, and development, (Newyork: W.H. Freeman & copany.)
2ـ محمّدصادق مهدوى، بررسى تطبيقى تغييرات ازدواج، تهران، شهيد بهشتى، 1377، ص 31.
3ـ باقر ساروخانى، دائرة المعارف علوم اجتماعى، تهران، كيهان، 1370، ص 23.
4ـ غلامعلى افروز، مبانى روان شناختى ازدواج در بستر فرهنگ و ارزش هاى اسلامى، تهران، دانشگاه تهران، 1381، ص 5.
5ـ «ما بُنىَ فى الاسلام بَناءٌ اَحَبُّ اِلى الله ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ اَعَزَّ مِنَ التّزويج» (محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفا، 1403 ق، ج 100، ص 222، باب 1، ح 40.)
6ـ لم يكن أحد من اصحاب رسول الله(صلى الله عليه وآله) يتزوج الاّ قال رسول الله(صلى الله عليه وآله): «كمل دينه»; (حسين نورى طبرسى، مستدرك الوسائل، قم، مؤسسة آل البيت، 1408 ق، ج 14، ص 150، باب 1، ح 8.)
7ـ (وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً.) (روم: 21)
8ـ «حُبّبَ اِلَىَّ مِن الدّنيا ثلاث: النساء، و الطيب، و قرّة عينى فى الصلاة.» (محمّدباقر مجلسى، پيشين، ج 73، ص 141، باب 19، ح 8.)
9ـ عبدالله جوادى آملى، زن در آيينه جلال و جمال، مركز نشر فرهنگى رجاء، 1371، ص 39ـ40.
10ـ مرتضى مطهّرى، تعليم و تربيت در اسلام، تهران، صدرا، 1371، ص 398.
11ـ ناصر مكارم شيرازى، تفسير نمونه، قم، چاپخانه اميرالمؤمنين (ع)، 1362، ج 14، ص 465.
12ـ سعيد آزرمى سه سارمى، ميثاق مقدّس، تهران، سازمان ملّى جوانان، 1379، ص 7.
13ـ قال رسول الله(صلى الله عليه وآله): «مَن تزوّج احرز نصف دينه» (شيخ حرّ عاملى، وسائل الشيعه، قم، مؤسة آل البيت، 1412 ق، ج 20، ص 17، ح 11.)
14ـ قال الصادق(عليه السلام): «ركعتان يُصَلّيهما المتزوّج اَفْضَلَ مِنْ سبعين ركعة يُصَلّيها أعْزَْ»; دو ركعت نماز كه انسان متأهّل مى خواند، از هفتاد ركعت نماز كه انسان مجرّد مى گزارد برتر است. (همان، ص 18، باب 2، ح 1)
15ـ «مَنْ احَبَّ ان يلقى الله طاهراً مطهّراً فليَتَعفّفَ بزوجة» (حسين نورى طبرسى، پيشين، ج 14، ص 150، باب 1، ح 5.)
16ـ روم: 21.
17ـ «ما مِن شابِّ تزوّج فى حداثة سنّه اِلاّ عجَّ شيطانه و يقول: يا ويلاه! عصم هذا منّى ثلثى دينه، فليتق اللّه فى الثلث الباقى.» (حسين نورى طبرسى، پيشين، ج 14، ص 150، باب 1، ح 7.)
18ـ «يا معشر الشباب مَن استطاع منكم الباه فَليتزوّج، فانَّه أغضّ للبصر و أحصن للفرج.» (همان، ص 153، باب 1، ح 21.)
19ـ محمّدمهدى اشتهاردى، ازدواج و شيوه همسردارى از ديدگاه اسلام، تهران، يوسف، 1377، ص 19.
20ـ «ما افاد عبدٌ فائدةً خيراً مِن زوجة صالحة إذا رأها سرّتْهُ و اذا غاب عنها حفظته فى نفسها و ماله.» (شيخ حرّ عاملى، پيشين، ج 20، ص 39، باب 9، ح 6.)
21ـ «تناكحوا تناسلوا، انّى اُباهى بكُم الاُمم فى يوم القيامة.» (حسين نورى طبرسى، پيشين، ج 14، ص 153، باب 1، ح 17.)
22ـ حسين محبوبى منش، «تغييرات اجتماعى ازدواج»، كتاب زنان، ش 26 (1383)، ص 183.
23ـ «اكثر اهل النّار العزّاب» (شيخ حرّ عاملى، پيشين، ج 20، ص 20، باب 2، ح 7.)
24ـ ويل دورانت، لذات فلسفه، ص 174.
25. Feminity.
26. Mesculinity.
27ـ ناك استيون، ازدواج در زندگى مردان، ص 78.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

برچسب‌ها:
 

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کرج آنلاین و آدرس karajonline.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.